وبلاگ دانش اموزی سین تیا کشیشیان

دانش اموز کلاس ششم دبستان دخترانه ی تونیان

وبلاگ دانش اموزی سین تیا کشیشیان

دانش اموز کلاس ششم دبستان دخترانه ی تونیان

درباره بلاگ
وبلاگ دانش اموزی سین تیا کشیشیان

در این وبلاگ سعی خواهم کرد پروژه های درسی خود را با همکلاسی هایم و دیگر دانش اموزان به اشتراک بگذارم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
۱۹ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۰۶

زکریای رازی

زکریای رازی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ابوبکر محمد بن زکریای رازی
Persian Scholar pavilion in Viena UN (Rhazes).jpg
مجسمهٔ زکریای رازی در دفتر سازمان ملل متحد در وین
متولد ۲۴۳ خورشیدی
شعبان ۲۵۱ ه. ق. – ۲۷ اوت ۸۶۵
ری
مرگ ۹ آبان۳۰۴ ه. خ. – ۵ شعبان ۳۱۳ ه. ق.
۱۵ اکتبر ۹۲۵
ری
رشته فعالیت دانشمند و فیلسوف

ابوبکر محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ ه. ق. ـ ۳۱۳ ه. ق)[۱] پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی وفلسفه نوشته است و به‌عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است.

به‌گفتهٔ جرج سارتن، پدر تاریخ علم، رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایران در زمان قرون وسطی بود.»

به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نام‌گذاری شده‌است.


زندگی[ویرایش]

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes والرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به‌گفتهٔ ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش در این شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن‌که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.[۲] در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی طب را دربیمارستان بغداد آموخته‌است. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی‌شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، دربارهٔ علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

رازی در تاریخی بین ۵ شعبان ۳۱۳ (قمری) ه. ق.*[۳] تا ۳۱۳ ه. ق. در ری وفات یافته‌است. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.

رد وحی و نبوت[ویرایش]

هانری کُربَن در کتاب «نقد آراء محمد زکریای رازی در جامع‌الحکمتین ناصر خسرو» می‌گوید وی نبوت و وحی را نفی می‌کرد و ضرورت آن را نمی‌پذیرفت.[۴] در تفکر رازی همهٔ انسان‌ها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند، و لذا ازلحاظ توانایی کسب معرف با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتری ندارند. از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسان‌ها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها می‌شود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.[۵] کتب زیر به این اعتقاد وی اشاره دارند.[۶][۷]

  • «فی‌النبوات»[۸] که دیگران به طعن و استهزا، نام آن را «نقض‌الادیان» نهاده‌اند.[۹]
  • «فی حیل المتنبین»[۱۰] دیگران به طعن نام او را «مخارق‌الانبیاء» گذاشته‌اند.[۱۱]

دو کتاب بالا اکنون در دست نیست. اما جنیفر مایکل در کتابش نقل قول‌هایی از کتب بالا می‌آورد.[۱۲] همچنین احمد بیرشک می‌نویسد: «از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری به‌دست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛ درحقیقت دین زیان‌آورد است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمین‌ها شک داشت».[۱۳]

گروهی معتقدند این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند و دست به نابودی آنها زدند[نیازمند منبع]. گروهی نیز معتقدند «چگونه ممکن است کسی همهٔ اصول مبدأ و معاد و روح و نفس را پذیرفته‌باشد و منکر نبوات و شرایع باشد؟». آنها خصوصاً به این نکته اشاره دارند که رازی سه کتاب درمورد امامت نگاشته؛ درحالی‌که «کسی که منکر شرایع و نبوات باشد دربارهٔ امامت حساسیتی ندارد.»[۱۴]

برخی، همچون نویسندهٔ خزینةالاصفیاء، او را از اکابر صوفیه می‌شمارند که پیوسته از خوف خدا در گریه بود. غلام سرور هندی در تاریخ وفات او سروده‌است:

چون شد از دنیا به فردوس برین حضرت بوبکر رازی اهل راز
وصل او بوبکر محبوب حبیب هست هم صوفیّ کامل پاکباز

هریک از جمله‌های "ابوبکر محبوب حبیب" و "صوفی کامل پاکباز" ازنظر ابجدی ۳۱۰ است که ـ به گفته‌ای ـ اشاره به سال فوت اوست.[۱۵][۱۶] وی همچنین انتقاداتی بر ادیان دیگر دارد:

  • کتابی در «رد سیسن ثنوی» (رد بر مانویت)[۱۷]
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۹
سین تیا کشیشیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی