وبلاگ دانش اموزی سین تیا کشیشیان

دانش اموز کلاس ششم دبستان دخترانه ی تونیان

وبلاگ دانش اموزی سین تیا کشیشیان

دانش اموز کلاس ششم دبستان دخترانه ی تونیان

درباره بلاگ
وبلاگ دانش اموزی سین تیا کشیشیان

در این وبلاگ سعی خواهم کرد پروژه های درسی خود را با همکلاسی هایم و دیگر دانش اموزان به اشتراک بگذارم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
۲۵ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۲

کامپیوتر چیست

کامپیوتر چیست؟

Asemooni.com  

introduction t…ardware trends3 کامپیوتر چیست؟

 

کامپیوتر چیست؟

کامپیوتر یا رایانه ابزاری است که بر روی آنچه به آن می‌دهند ( و اصطلاحاً‌ به آن ورودی گفته می‌شود ) عملیاتی انجام می‌دهد که به آن پردازش می‌گویند و نتیجه مطلوب را به دست می‌دهد که خروجی نامیده می‌شود.

 

نام کامپیوتر

در زبان انگلیسی «کامپیوتر» به کسی می‌گفتند که محاسبات ریاضی را (بدون ابزارهای کمکی مکانیکی) انجام می‌داد.

 

معنای واژه‌ی فارسی رایانه

واژه‌ی رایانه از مصدر رایانیدن ساخته شده که در فارسی میانه به شکلِ rāyēnīdan و به معنای «مرتّب کردن، نظم بخشیدن و سامان دادن» بوده است.

 

تاریخچه کامپیوتر

در گذشته دستگاه های مختلف مکانیکی ساده ای مثل خط کش محاسبه و چرتکه نیز رایانه خوانده می شدند.



اهمیت کامپیوتر

در پرتو امکانات بی شماری که بوسیله کامپیوتر فراهم آمده است امروزه جوامع بشری با گامی محکم و استوار به سوی تسلط هر چه بیشتر بر علم و تکنولوژی پیش می‌روند

 

نسل های کامپیوتر

واژه‌ نسل برای تقسیم بندی مراحل پیشرفت و تکامل کامپیوتر ها به کار می‌رود هر از گاهی تحولات مهمی در زمینه سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر ها پدید آمده است که دامنه‌ این تغییرات به حدی بوده است که اصطلاحاً‌ گفته می‌شود نسل جدیدی از کامپیوتر ها به وجود آمده است.

 

انواع کامپیوتر

۱ – کامپیوتر های بزرگ (Main Frame) ۲ – کامپیوترهای کوچک (Mini Computer) ۳ – ریز کامپیوترها (P .C .) یا (Micro Computer)

 

بخش های اصلی کامپیوتر

۱٫ سخت افزار ۲ . نرم افزار

 

introduction t…ardware trends کامپیوتر چیست؟

 

 

سخت افزار رایانه (Hardware)

مجموعه ای از عناصر فیزیکی و قابل لمس در کامپیوتر را سخت افزار کامپیوتر مینامند. مانند مدارهای الکترونیکی ، ترانزیستور ها و IC ها.

 

نرم افزار رایانه (Software)

 

برنامه های کاربردی و برنامه های سیستم که توسط انسان نوشته میشوند. یعنی نرم افزار ، رابط بین کاربر رایانه و سخت افزار است.

 

تعریف سیستم

سیستم عبارت است از مجموعه ای از عناصر مرتبط به هم که هدف خاصی را انجام میدهند.

 

کامپیوتر چگونه کار می کند ؟کامپیوتر

کامپیوتر مانند انسان است ولی به تنهایی ، قادر به انجام عملی نیست بلکه باید به کامپیوتر دستور العملی به نام برنامه داده شود . برنامه ها به زبانهای سطح پایین یا سطح بالا نوشته می شوند و به این زبان ها ، زبانهای برنامه نویسی می گویند .

 

سیستم عامل

رایانه همیشه نیاز دارد تا برای بکارانداختنش حداقل یک برنامه روی آن در حال اجرا باشد

 

کاربردهای کامپیوتر

کامپیوتر ها در مؤسسات تجاری و صنعتی ، شرکتها های هواپیمایی ، مؤسسات تحقیقاتی ، علمی و پزشکی و …. کاربرد دارند

 

چرا باید علم کامپیوتر را بیاموزیم؟

امروزه همگان به این باور رسیده اند که فراگیری استفاده عملی از رایانه کاری اجتناب ناپذیر برای زندگی در دنیای فوق مدرن امروزی است

 

برخی اصطلاحهای کامپیوتری

بیت ، بایت ، کیلو بایت ، مگابایت ، گیگابایت ، هگزابایت ، بوت یا دیسک آغاز گر ، حافظه دسترسی تصادفی (RAM) ، کارت صدا یا صوت ،کارت گرافیک (VGA) ، واحد پردازش مرکزی (CPU) ، داده ، هارد دیسک (دیسک سخت) ، سخت افزار ، شبکه ، مادربورد

 



- منبع، پورتال آسمونی  http://www.asemooni.com/technology/computer/what-is-a-computer#ixzz3M2KOhjbP

سین تیا کشیشیان
۲۵ آذر ۹۳ ، ۰۹:۰۸

تخت جمشید

تخت جمشید یا (پارسه، پرسپولیس، پرسه پلیس، هزارستون، صدستون و یا چهل منار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده‌است. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌است و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده است. در نخستین روز سال نو گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند.[۱][۲]

در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید.[۳] بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگبود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌اش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به گسترش آن افزودند. بسیاری از آگاهی‌های موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ‌نبشته‌ها و فلزنوشته‌هایی است که در این کاخ‌ها و بر روی دیواره‌ها ولوحه‌ها آن حکاکی شده‌است.[۴] باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید[۵] و احتمالاً بخش عظیمی از کتاب‌ها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این‌حال ویرانه‌های این مکان هنوز هم برپا است و باستان شناسان از ویرانه‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تأیید می‌کنند.

این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.[۶]

پادشاهان ساسانی نیز کتیبه‌هایی در تخت جمشید بر جای گذاشته‌اند. پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم می‌شمردند و آن را هزار ستون و یا چهل منار می‌گفتند و با شخصیت‌هایی همچون سلیمان نبی و جمشید ارتباطش می‌دادند. عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید دو کتیبه به خط کوفی بر جای گذاشته است. همچنین کتیبه‌های دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است.[۷]

تخت جمشید در شمال شهرستان مرودشت، شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد.[۸]

در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار دارد. در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ ٫ خشایارشا ٫اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است. آرامگاه پنجمی هم هست که نیمه کاره باقی‌مانده و احتمالاً متعلق به داریوش سوم است.[۹]تخت جمشید

جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد. آرامگاه‌های اردشیر دوم و سوم در کوهپایه شرقی تخت جمشید کنده شده است.[۱۰]

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۱

کریسمس

کریسمس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
Christmas collage.PNG

کریسمَس یا نوئل جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی‌داشت زادروز مسیح برگزار می‌شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می‌کنند. اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس (ناحیه تاریخی فلسطین) و دیگر مکانها، به سبب پیروی از گاهشماری یولیانی، جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می‌دارند. اعضای کلیسای ارامنه طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمیدمسیح را همزمان در روز ششم ژانویه جشن می‌گیرند.

ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر آغاز گشته و تا جشن خاج‌شویان در روز ۶ ژانویه ادامه می‌یابد. هرچند مهم‌ترین عید مذهبی در گاهشمار مسیحی، روز عید پاک (به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، بسیاری به‌خصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهم‌ترین رویداد سالانه مسیحی محسوب می‌دارند. با وجودی که این روز، یک عید مذهبی شناخته می‌شود، از اوایل سده بیستم میلادی به بعد به طور گسترده به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار شده و برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به هم. کریسمس با آیین‌های ویژه‌ای به‌طور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار شده و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن نقشی مهم دارد.


ریشه لغوی[ویرایش]

واژه کریسمس (به انگلیسی: Christmas)، به معنای «مراسم عشای ربانی (مَس) در روز مسیح»[۱] در حدود سال ۱۰۵۰ میلادی به صورت واژه Christes maesse به معنی «جشن مسیح»، وارد زبان انگلیسی قدیم گردید و محققان معتقدند، گونه کوتاه‌تر آن یعنی Xmas شاید برای نخستین بار در قرن سیزدهم به کار رفته باشد. واژه قدیمیتر «یول» (Yule) احتمالاً از واژه آلمانی jōl یا انگلوساکسونی geōl که به جشن انقلاب زمستانی اشاره دارد، مشتق شده‌است. واژه‌های متناظر در دیگر زبانها چون، نَویداد (Navidad) در اسپانیایی، ناتاله (Natale) در ایتالیایی و نوئل (Noël) در فرانسوی، همگی معنای «میلاد» را تداعی می‌کنند و واژه آلمانی «وایناختِن» (Weihnachten)، به معنی «شب تقدیس‌شده» می‌باشد.

ریشه تاریخی[ویرایش]

مسیح در این موزاییک متعلق به قرن سوم میلادی، به شکل «سول اینویکتوس» یا خورشید شکست ناپذیر، خدای پاگان رومی به تصویر کشیده شده است.

جامعه مسیحیت اولیه، میان تاریخ واقعی میلاد عیسی مسیح و مراسم مذهبی بزرگداشت این واقعه، فرق می‌نهاد. در دو قرن نخست پیدایش آیین مسیحیت، بازشناسی تاریخ زادروز شهدای مسیحی و به پیروی از آن، عیسی، با مخالفتهای بسیاری در بین پیروان این آیین روبرو شد. عده بسیاری از پدران کلیسا، نظرات نیشدار و کنایه‌آمیزی در خصوص برپایی جشن تولد افراد در ادیان پاگانیسم (آیینهای رقیب مسیحیت و یا چندخدایی) داشتند و در واقع از دید کلیسا، روزِ جانسپاری قدیسان و شهدا می‌بایست به عنوان روز واقعی به دنیا آمدن آنان، گرامی داشته شود. منشا دقیق انتخاب روز ۲۵ ماه دسامبر به عنوان میلاد عیسی مسیح در پرده‌ای از ابهام قرار دارد و تاریخدانان در مورد آنکه پیروان مسیح از چه زمانی شروع به برپاداشتن جشن میلاد او نمودند، به یقین نرسیده‌اند. گرچه در اناجیل چهارگانه در عهد جدید، تولد عیسی با جزئیات شرح داده شده است، ولی هیچ تاریخی در آنها ذکر نشده‌است.[۲] روز ۲۵ دسامبر، برای نخستین بار در سال ۲۲۱ پس از میلاد، در نوشته‌های سکستوس ژولیوس افریکانوس (اولین تاریخنگار مسیحی) به عنوان روز میلاد مسیح، انعکاس یافته و بعدها به طور فراگیر در عالم مسیحیت پذیرفته شده‌است.

اما بیشتر محققان معتقدند که این روز به عنوان جایگزینی برای جشن «روز میلاد خورشید شکست ناپذیر» یا سول اینویکتوس (dies solis invicti nati) که به هنگام انقلاب زمستانی به عنوان نماد نوزایی خورشید، به دور افکندن زمستان و ندای تولد دوباره بهار و تابستان، در امپراتوری روم برگزار می‌شد، رایج گردید و در واقع کریسمس، صورت «مسیحی شده» این جشن بود. پیش از پذیرفتن آیین مسیحیت به عنوان دین رسمی روم در قرن چهارم میلادی، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساتورن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می‌نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه میافت و انقلاب زمستانی را که طبق گاهشماری یولیانی باستان حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می‌شد، شامل می‌گردید. هنگام عید ساتورنالیا، رومی‌ها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، به تعویق انداختن کسب و کار و منازعات، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی برده‌ها می‌نمودند.

تصویر میلاد مسیح در تابوت سنگیاستیلیکو سردار رومی متعلق به چهار قرن پس از میلاد. یکی از نخستین تصاویر میلاد عیسی.

همچنین آیین رازوَرزی میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، میترا، در سرزمینهای تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت زادروز میترا، در ۲۵ دسامبر جشن می‌گرفتند. این جشنها و سایر مناسک تا اول ژانویه ادامه میافت که رومیان این روز را نخستین روز ماه و سال جدید می‌دانستند. کلیسای کاتولیک روم روز ۲۵ دسامبر را به عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پاگانی مرسوم آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. برای نمونه، کلیسا جشن زادروز میترا خدای نور و روشنایی را با جشن بزرگداشت زادروز عیسی که عهد جدید او را نور و روشنی جهان می‌نامد، جایگزین نمود. کلیسای کاتولیک با این امید که پیروان آیین میترا را به آیین مسیحیت وارد کند، به انها اجازه داد تا به عنوان بزرگداشت زادروز مسیح به برگزاری جشن و سرور خود در تاریخ معین شده پیشین ادامه دهند.

بابانوئل[ویرایش]

نمایی از دکوراسیون کریسمس گالری لافایت در پاریس. تاثیر اقتصادی کریسمس از مهم‌ترین عواملی است که به طور پیوسته در طول چند سده گذشته در بسیاری از مناطق جهان، باعث رشد اقتصادی بوده‌است.
نوشتار اصلی: بابا نوئل

شخصیتی که امروزه به شکل پیرمردی مهربان و چاق است و با لباس سرخ رنگ و ریشی سفید و بلند، هنگام کریسمس در میان برگزارکنندگان این جشن ظاهر می‌گردد به چندین اسم شناخته می‌شود که بابانوئل (Papa noel)، سانتا کلوز (Santa claus) و سنت نیکولا (Saint Nicola) از معروفترین این اسامی‌اند.

تاریخچه بابا نوئل[ویرایش]

در سده چهارم میلادی، یکی از اسقف‌های آسیای صغیر (ترکیه امروز) به خاطر رفتار مهربانانه اش با کودکان شهرت یافت. این شخص که بعدها به سنت نیکولاس (نیکولاس قدیس) شهرت یافت، در نقاشی‌های قرون وسطی و عصر رنسانس به شکل مردی بلند بالا با چهره‌ای جدی و نجیبانه نشان داده شده‌است و تا حدود قرن شانزدهم، جشن مخصوص او در روز ششم دسامبر در سراسر اروپا برگزار می‌شد، اما از آن پس، این جشن، تنها به پروتستان‌های هلند منحصر گردید. مهاجران هلندی که بهآمریکای شمالی کوچ کردند، این رسم را با خود به آن کشور بردند و در آنجا بود که نام او به سانتا کلوز (به انگلیسی: Santa Claus) تغییر یافت.

آیین‌های کریسمس[ویرایش]

برگزاری کریسمس در کشورهای مختلف مسیحی بنا به سنت و رسم و رسوم آنان، تفاوت‌هایی نیز با یکدیگر دارد. اما مشترکات این مراسم این است که: مسیحیان برای جشن گرفتن میلاد عیسی مسیح به کلیساها می‌روند، در منزل یک درخت کاج را تزیین و چراغانی می‌کنند و در خیابان‌ها و کوچه‌ها دسته‌دسته سرودهای پرستشی و شکرگزاری اجرا می‌نمایند.

همچنین در ایام کریسمس حراجیهایی برپا میشود و در روز باکسینگ در ۲۶ دسامبر، کارمندها از کارفرمای خویش هدیه دریافت می کنند.

درخت سرو[ویرایش]

امروزه در تمام جهان درخت سرو نماد مهم کریسمس است. اما درخت سرو در آئینهای پاگان و فرهنگ قدیم ایران نیز بسیار مهم بوده و درخت جاودانگی تلقی می شده است هنوز در بسیاری از نقاط ایران به درخت سرو با نگاه تقدس نگریسته می‌شود.

کریسمس در هند[ویرایش]

اگر چه کریسمس جشنواره‌ای در تقویم مسیحی است، اما در هند به عنوان یک سرگرمی و تفنن دارای اهمیت ویژه‌ای است. در هند این جشنواره دارای معنی خاصی برای وحدت هند در عین تنوع و گوناگونی است که در سراسر جهان شناخته شده‌است. و به دلیل نفوذ اروپا در این کشور برای مدت طولانی, دین در سراسر کشور پخش شده‌است. هیجان انگیز ترین جشن کریسمس در هند را می‌توان در حالت سرور و نشاط در شهر بندری گوا دید. تعداد زیادی از گردشگران داخلی و بین المللی به سواحل گوا می‌آیند ودر طول جشنواره کریسمس به تماشای گوا در بهترین حالت فرهنگی خود می‌پردازند. همچنین می‌توان در بهترین موسیقی و رقص گوا در جشن میهمانی کریسمس شرکت کرد. کاتولیک‌ها در گوا در برنامه‌ای سنتی و محلی به نام میسسا و گالو یا "کلاغ خروس" شرکت می‌کنند که ساعات اولیه صبح انجام می‌شود. کارناوال، قبل از روزه، مهم ترین رویداد در گوا است که شبیه به "ماردی گراس" در نیواورلئان است. [۳][۴]

[


سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۴۳

قاره های جهان

قارّه یا خُشکاد به انبوهه پیوسته‌ای از زمین بر روی کره زمین گفته می‌شود که معمولاً به صورت خشکی‌های جزیره مانند بزرگ سر از اب در آورده‌اند در این میان دو قاره آسیا و اروپا به هم چسبیده و تنها با رشته کوه اورال از هم جدا می‌شوند. که به اعتباری قاره اورآسیا هم نامیده می‌شوند. در دوره‌های باستانی جایگاه و آرایش قاره‌های زمین کاملآ دیگرگون و متفاوت با امروز بوده‌است. در آن دوره‌ها بسیاری از قاره‌های امروزی چسبیده به هم بوده و تشکیل چند ابرقارهرا می‌دادند.

قاره‌ها معمولاً بر اساس عرف شناخته و متمایز می‌شوند و معیار مشخصی ندارند. به طور قراردادی هفت قاره شناسایی شده‌اند(از بزرگ به کوچک بر حسب مساحت): آسیا، افریقا، امریکای شمالی، امریکای جنوبی، جنوبگان، اروپا،اقیانوسیه.

تعریف‌ها و کاربردها[ویرایش]

به طور معمول، قاره‌ها تکه زمین‌های بزرگ و یکپارچه‌ای هستند که در حالت مطلوب توسط دریاها از یکدیگر جدا شده‌اند. البته تقریباً همه ی قاره‌های جهان بر اساس قرارداد و عرف و نه بر اساس تعریف بالا شناخنه شده‌اند. همجنین معیار بزرگ بودن قراردادی است مثلاً گرینلند بزرگترین جزیره شناخته می‌شود در حالی که استرالیا را قاره می دانند.

گستره ی قاره‌ها[ویرایش]

نقشه کشورهای جزیره‌ای، این مناطق اغلب به عنوان بخشی از قاره‌های نزدیک به خود محسوب می‌شوند

نزدیک ترین معنای قاره تکه‌های یکپارچه زمین است و بر این اساس آب‌های کم عمق و جزایر را در بر نمی‌گیرد. بر این اساس اروپای قاره‌ای برای اشاره به سرزمین اصلی اروپا که شامل جزایری مانند بریتانیا، ایرلند و ایسلند نمی‌شود، به کار می‌رود. به شکل مشابه ایالات متحده قاره‌ای برای اشاره به ۴۸ ایالت یکپارچه ایالات متحده است که شامل آلاسکا وهاوایی نمی‌شود.

البته به عنوان فرهنگ گستره قاره‌ها ممکن است فراتر از این برود و جرایر اقیانوس‌ها را هم در بر بگیرد. بر این اساس همواره ایسلند بخشی از اروپا و ماداگاسکار بخشی از افریقا محسوب شده‌اند.

جدا شدن قاره‌ها[ویرایش]

این ایده که قاره‌ها تکه زمین‌های جدا از هم هستند با برخی دانسته‌های تاریخی هم در تضاد است. از هفت قاره عمده شناخته شده تنها جنوبگان و اقیانوسیه از بقیه ی قاره‌ها منفک بوده‌اند. جدا شدن امروزه قاره‌ها به سبب جا به جایی‌ها در پوسته زمین است.

تعداد قاره‌ها[ویرایش]

چندین روش برای تقسیم بندی قاره‌ها وجود دارد:

مدل‌ها
Continents vide couleurs.png
نقشه رنگ آمیزی شده قاره‌های گوناگون را نشان می‌دهد. رنگ‌های نزدیک به هم نشان دهنده این است که در برخی تقسیم بندی‌ها این قاره‌ها تفکیک نمی‌شوند.
هفت قاره‌ای
    امریکای شمالی
    امریکای جنوبی
    جنوبگان
    افریقا
    اروپا
    آسیا
    اقیانوسیه
شش قاره‌ای
    امریکای شمالی
    امریکای جنوبی
    جنوبگان
    افریقا
       اوراسیا
    اقیانوسیه
شش قاره‌ای
       امریکا
    جنوبگان
    افریقا
    اروپا
    آسیا
    اقیانوسیه
پنج قاره‌ای
       امریکا
    جنوبگان
    افریقا
       اوراسیا
    اقیانوسیه
چهار قاره‌ای
       امریکا
    جنوبگان
          افریقا-اوراسیا
    اقیانوسیه
  • مدل هفت قاره‌ای معمولاً در چین، هند و اغلب کشورهای انگلیسی زبان تدریس می‌شود.
    • مدل شش قاره‌ای در قالب اوراسیا گاهی در جمهوری‌های شوروی سابق و ژاپن به کار می‌رود.
    • مدل شش قاره‌ای در قالب قاره ی امریکا در امریکای لاتین و برخی مناطق اروپا مانند یونان(البته در این کشور مدل پنج قاره‌ای سنتی که شامل جنوبگان نمی‌شود هم مرسوم است)، اسپانیا و پرتغال تدریس می‌شود.
  • با استفاده از مدل آخر، کمیته بین‌المللی المپیک تنها قاره‌های دارای سکنه را در شمارش محسوب می‌کند و بر این اساس جنوبگان حذف می‌شود و پنج حلقه در نماد المپیک دیده می‌شود.

واژه‌های اقیانوسیه و استرالزیا و استرالیا گاهی به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرند که هدف از کاربرد دو واژه نخست اشاره به سرزمین اصلی استرالیا و جزایر فروان اطراف آن می‌باشد.

مساحت و جمعیت قاره‌ها[ویرایش]

مقایسه مساحت و جمعیت قاره‌ها

جداول زیر جمعیت و مساحت قاره‌ها را بر اساس مدل هفت قاره‌ای بیان کرده‌اند:[۱]

قاره مساحت(km²) مساحت(mi²) درصد از تمام خشکی‌ها جمعیت کل درصد از جمعیت کل تراکم
نفر بر
km²
تراکم
نفر بر
mi²
پرجمعیت ترین شهر
آسیا ۴۳٬۸۲۰٬۰۰۰ ۱۶٬۹۲۰٬۰۰۰ ۲۹٫۵% ۴٬۱۶۴٬۲۵۲٬۰۰۰ ۶۰% ۹۵٫۰ ۲۴۶ شانگهایچین
افریقا ۳۰٬۳۷۰٬۰۰۰ ۱۱٬۷۳۰٬۰۰۰ ۲۰٫۴% ۱٬۰۲۲٬۲۳۴٬۰۰۰ ۱۵% ۳۳٫۷ ۸۷ لاگوسنیجریه
امریکای شمالی ۲۴٬۴۹۰٬۰۰۰ ۹٬۴۶۰٬۰۰۰ ۱۶٫۵% ۵۴۲٬۰۵۶٬۰۰۰ ۸% ۲۲٫۱ ۵۷ مکزیکوسیتیمکزیک
امریکای جنوبی ۱۷٬۸۴۰٬۰۰۰ ۶٬۸۹۰٬۰۰۰ ۱۲٫۰% ۳۹۲٬۵۵۵٬۰۰۰ ۶% ۲۲٫۰ ۵۷ سائوپائولوبرزیل
جنوبگان ۱۳٬۷۲۰٬۰۰۰ ۵٬۳۰۰٬۰۰۰ ۹٫۲% ۰ ۰% ۰ ۰ ویلا لاس , مورد ادعای شیلی
اروپا ۱۰٬۱۸۰٬۰۰۰ ۳٬۹۳۰٬۰۰۰ ۶٫۸% ۷۳۸٬۱۹۹٬۰۰۰ ۱۱% ۷۲٫۵ ۱۸۸ مسکوروسیه
اقیانوسیه ۹٬۰۰۸٬۵۰۰ ۳٬۴۷۸٬۲۰۰ ۵٫۹% ۲۹٬۱۲۷٬۰۰۰ ۰٫۴% ۳٫۲ ۸٫۳ سیدنیاسترالیا

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۳۶

فوتبال

فوتبال (به انگلیسیFootball) یک ورزش تیمی و محبوب‌ترین ورزش در بیشتر کشورهای جهان است[۴] که توسط دو تیم یازده نفره متشکل از بازیکنان فوتبال با یک توپ فوتبال بر روی چمن طبیعی یا مصنوعی با هدف گل‌زدن انجام می‌گیرد. یازده بازیکن هر تیم شامل چند مهاجم، هافبک، مدافع و یک دروازه‌بان می‌شوند که توسط سرمربی در زمین چیده می‌شوند و مانند یک سیستم عمل می‌کنند که سیستم فوتبال نامیده می‌شود. امروزه بیش از ۲۵۰ میلیون فوتبالیست در بیش از ۲۰۰ کشور وجود دارند.

قدمت فوتبال به چندین سدهٔ پیش از میلاد و به چین بازمی‌گردد که به تدریج در یونان و روم نیز رواج‌یافت. فوتبال مدرن امروزی نیز در سال ۱۸۶۶ در مدارس انگلستان شکل‌گرفت و به تدریج گسترهٔ پراکندگی آن همهٔ جهان را زیر پوشش خود قرارداد. با شکل‌گیری سازمان فیفا در سال ۱۹۰۴ و ایجاد رقابت جام جهانی فوتبال، این ورزش بسیار گسترده‌تر شد.

طول زمین فوتبال ۹۰ تا ۱۲۰ متر و عرض آن ۴۵ تا ۹۰ متر است. فوتبال در دونیمه ۲۰ تا ۴۵ دقیقه‌ای انجام می‌گیرد و در بازی‌های حذفی و رفت و برگشتی گاهی‌اوقات، وقت‌های اضافه و پنالتی نیز به آن افزوده می‌گردد. فوتبال ضوابطی دارد که قوانین فوتبال نامیده می‌شوند و نمی‌توان بر خلاف آن‌ها عمل‌کرد. سازمان فیفا علاوه بر فوتبال، نهاد رسمی ورزش‌های فوتسال و فوتبال ساحلی نیز می‌باشد و کنفدراسیون‌های قاره‌ای یوفا، اِی‌اِف‌سی، سی‌اِی‌اِف، کونکاکاف، کونمبول واُاِف‌سی از زیرشاخه‌های فیفا هستند.

جام جهانی فوتبال از بزرگ‌ترین رویدادهای ورزشی جهان است که هر چهارسال یک‌بار در یکی از کشورهای جهان روی می‌دهد. علاوه بر این، مسابقات بین‌المللی دیگری مانند بازی‌های المپیک تابستانی، جام کنفدراسیون‌ها، جام باشگاه‌های جهان، جام ملت‌های اروپا و لیگ قهرمانان اروپا نیز رایج است. لیگ‌های متعددی ازجمله لا لیگا و لیگ برتر انگلستان در کشورهای مختلف به‌وجود آمده‌اند که نوعی مسابقات داخلی محسوب می‌شوند. فوتبال بانوان نیز از اواخرسدهٔ نوزدهم میلادی به راه‌افتاد. فیفا ادعا می‌کند که وظیفهٔ محافظت بازیکنان از زورافزایی را به‌خوبی انجام می‌دهد و فوتبال، از زورافزایی پاک است. در سال ۲۰۰۴، فیفا یک منشور اخلاقی برای اجرای بازی‌های جوانمردانه به‌تصویب رساند. اما در سال ۲۰۰۶، این منشور بازنگری‌شد و منجر به تشکیل نهاد قضایی سوم فیفا شد.[۵]

واژه‌شناسی و نام[ویرایش]

ورزش‌های شبیه به فوتبال در کشورهایی که آغازگر فوتبال بودند، نام‌های مختلف داشت. این بازی‌ها در چین «تسو چو»، در ژاپن «کِمَری» و در یونان و امپراتوری روم «هارپاستوم» نامیده می‌شدند.[۶]

اصطلاح فوتبال (به انگلیسیFootball) را برای نخستین‌بار مردم بریتانیا ابداع‌کردند. ریشهٔ واژهٔ فوتبال به اواخر سال ۱۸۰۰ میلادی و از هنگامی که این ورزش در مدارس انگلستان راه‌اندازی‌شد، باز می‌گردد. مقررات این رشته ورزشی نخستین بار در سال ۱۸۶۳ در اتحادیه فوتبال انگلستان تنظیم شد و نام «اتحادیه فوتبال» (association football) هم برای تمایز این بازی از انواع دیگر فوتبال (به ویژه راگبی فوتبال) انتخاب شد. «اتحادیه فوتبال» همچنان نام رسمی این رشته ورزشی است و سازمان‌های اصلی اداره‌کننده ورزش فوتبال مثل فیفا و یوفا از این نام در عنوان خود استفاده کرده‌اند. واژه ساکر (به انگلیسیSoccer) نیز مخففی از کلمه association همراه با پسوند انگلیسی er است که در دهه ۱۸۸۰ در انگلستان ابداع شد.[۷] امروزه در ایالات متحده آمریکا این رشته را بیشتر ساکر می‌نامند. در بریتانیا این ورزش در رده‌های سنی بزرگسالان، تا مدتی با نام ساکر شناخته می‌شد. پس از مدتی، در ردهٔ سنی ۱۸ سال برای نخستین‌بار فوتبال نامیده‌شد و این اصطلاح به تدریج بر واژه ساکر تسلط پیدا کرد و در پایان به فوتبال تغییر نام یافت.[۸]

این ورزش در مناطقی از جمله فرانسه، اسپانیا و آمریکای لاتین با اصطلاح فوتبال نامیده می‌شود. آلمانی‌ها با اندکی تنوع آن را Fußball می‌نامند.[۹]

تعاریف[ویرایش]

مسابقهٔ فوتبال: به بازی که در آن بازی فوتبال انجام می‌گیرد، مسابقهٔ فوتبال می‌گویند.[۱۰]

زمین فوتبال: به زمینی که بازی فوتبال در آن انجام می‌گیرد، زمین فوتبال می‌گویند که در شرایط استاندارد می‌بایست پوشیده از چمن طبیعی یا مصنوعی باشد و شامل مناطقی از جمله محوطه جریمه است.[۱۱] فوتبال بر روی زمین‌های خاکی کوچه‌ها و خیابان‌ها نیز انجام می‌گیرد و آن‌ها نیز زمین فوتبال به شمار می‌روند.[۱۲]

تیم فوتبال: به مجموعه‌ای از بازیکنان فوتبال گفته می‌شود که در یک مسابقه با هم متحد و هم‌هدف هستند.[۱۳]

مربی فوتبال: فردی که فوتبال نقش تربیت و سازماندهی بازیکنان تیم (از نظر جسمی و روحی) جهت کامیابی در مسابقات را بر عهده دارد.[۱۴] در فوتبال امروزی هر تیم چندین مربی دارد که وظایف به صورت تفکیک‌شده بین آن‌ها تقسیم می‌شود. سرگروه مربیان تیم، سرمربی نامیده می‌شود.[۱۵]

سیستم فوتبال: سیستم یا آرایش تیمی، نشان‌دهنده طرز چیدمان بازیکنان یک تیم در زمین است. آرایش هر تیمی متناسب با رویکرد دفاعی یا تهاجمی آن تیم، توانایی بازیکنان و عوامل دیگر است.[۱۶]

کاپیتان: کاپیتان یکی از بازیکنان است که وظیفه رهبری تیم در زمین بازی را بر عهده دارد و با بستن بازوبند به بازوی چپش، از دیگر بازیکنان متمایز می‌شود.[۱۷]

دروازه‌بان: دروازه‌بان هر تیم وظیفه جلوگیری از ورود توپ به دروازه خودی را بر عهده دارد و لباس وی از سایر بازیکنان تیم متمایز است.[۱۸] وی تنها بازیکن تیم است که اجازه دارد توپ را (در محدوده مشخص) با دست لمس نماید.[۱۹]

مدافع: به بازیکنی گفته می‌شود که محل جای‌گیری او در زمین خودی است و میان دروازه‌بان خودی و مهاجم حریف قرار می‌گیرد و وظیفهٔ اصلی وی مقابله با حمله تیم حریف است. مدافعان خود به انواع مدافع مرکزی، مدافع کناری، سوییپر، مدافع جلو و مدافع آزاد (لیبرو) دسته‌بندی می‌شوند.[۲۰]

هافبک: به بازیکنی گفته می‌شود که معمولاً در میانهٔ زمین بازی می‌کند و به زیر مجموعه‌هایی از جمله هافبک هجومی، هافبک دفاعی، هافبک میانی و هافبک کناری تقسیم می‌شود. وظایف اصلی هافبک، رساندن توپ به مهاجمان برای گل‌زنی و کمک به مدافعان برای جلوگیری از گل‌خوردن است.[۲۱][۲۲]

مهاجم: به بازیکنی گفته می‌شود که در خط جلو بازی می‌کند و نزدیک‌ترین بازیکن هر تیم به دروازهٔ حریف است. وظیفه اصلی مهاجم گلزنی است. مهاجم زیر مجموعه‌های مختلفی مانند مهاجم نوک، مهاجم کنار و مهاجم کاذب دارد.[۲۰]

بازیکن ذخیره: بازیکن فوتبالی است که بر روی نیمکت می‌نشیند و در مسابقات استاندارد، حداکثر ۳ بازیکن ذخیره می‌توانند جایگزین بازیکنان اصلی شوند.[۲۳]

هت‌تریک: اگر یک بازیکن در یک مسابقه سه بار یا بیشتر گل‌زنی کند؛ می‌گویند او هت‌تریک کرده‌است.[۲۴]

کلین شیت (دروازه بسته): هنگامی که یک تیم در یک مسابقه هیچ توپی وارد دروازه‌اش نشود؛ می‌گویند آن تیم (یا دروازه‌بان آن تیم) کلین شیت (دروازه بسته) انجام داده‌است.[۲۵]

دیواره دفاعی: یک ردیف از بازیکنان فوتبال است که شانه به شانه یک‌دیگر می‌ایستند و تلاش می‌کنند جلوی شوت بازیکنان حریف به دروازه خودی را در زمان نواخت ضربه ایستگاهی مستقیم بگیرند. این ردیف انسانی می‌بایست حداقل ۱۰ یارد از توپ کاشته‌شده فاصله داشته باشد.[۲۶]

آوانتاژ: قانونی است که به داور اجازه می‌دهد در مواردی که خطایی را روی بازیکنی تشخیص داده‌است، اگر تشخیص دهد که در جریان ماندن بازی به نفع بازیکن هدف خطا است، اعلام خطا نکند و بازی را ادامه دهد.[۲۷]

بازی[ویرایش]

مهاجم اتریشی قصد گل‌زدن را دارد.

فوتبال قواعدی دارد که قوانین فوتبال نامیده می‌شوند و بازی براساس آن‌ها انجام می‌گیرد. توپ فوتبال وسیله‌ای است که بازی با آن انجام می‌گیرد و دور آن ۷۱ سانتی‌متر است. در زمین فوتبال، دو تیم که هر کدام از یازده بازیکن (شاملمهاجم، هافبک، مدافع و یک دروازه‌بان) تشکیل شده، به رقابت با یک‌دیگر می‌پردازند و آرمان هر تیم وارد کردن توپ به دروازهٔ حریف یا اصطلاحاً گل زدن است. هر تیمی که در پایان بازی گل بیشتری به ثمر رسانده‌باشد، برندهٔ بازی است و تیم مقابل بازنده است؛ اگر هر دو تیم به تعداد مساوی گل به ثمر برسانند، با هم مساوی یا تساوی کرده‌اند. هرتیم یک کاپیتان دارد که تیم را رهبری می‌کند.[۱۷]

هیچ بازیکنی در زمین به جز دروازه‌بان حق دست‌زدن و زدن بازو به توپ را ندارد و پرتاب توپ توسط دروازه‌بان، یک نوع آغاز مجدد بازی است. بازیکنان معمولاً با پای خود توپ را در زمین جابه‌جا می‌کنند و گاهی اوقات از دیگر بخش‌های بدن (به‌ویژه سر) نیز برای جابه‌جا کردن توپ استفاده می‌کنند.[۲۰] بازیکنان تنها از دست‌ها و بازوهای خود نمی‌توانند استفاده‌کنند.[۲۸] همهٔ بازیکنان توپ را در هر جهت و در سراسر زمین جابه‌جا می‌کنند، اما نمی‌توان توپ را در موقعیت آفسایددریافت‌کرد.[۱۷]

دروازه‌بان تلاش می‌کند که از ورود توپ به دروازهٔ خود جلوگیری‌کند.

بازیکنان با روش‌های کنترل توپ از جمله دریبلینگ (دریبل‌کردن)، پاس‌دادن توپ به هم‌تیمی، شوت‌زدن که معمولاً با عکس‌العمل دروازه‌بان روبه‌رو می‌شود، برای خود فرصت گل‌زنی ایجاد می‌کنند. بازیکنان برای جلوگیری از پیشروی فوتبالیست‌های رقیب، اعمالی چون بریدن پاس‌ها، تکل‌زدن و برخورد فیزیکی با بازیکنان تیم مقابل را انجام می‌دهند. فوتبال به‌طور کلی یک بازی روان است و تنها هنگامی که توپ از زمین بازی بیرون‌برود و یا داور خطای بازیکنی را گرفته‌باشد، متوقف می‌شود. پس از توقف، بازی مجدداً آغاز می‌گردد.[۲۹]

در سطح حرفه‌ای، معمولاً تعداد زیادی گل به‌ثمر می‌رسد. برای نمونه، در فصل ۶۴–۱۹۶۳ لیگ برتر انگلستان به طور متوسط در هر بازی ۳٫۴۰ گل به‌ثمر رسید.[۳۰] قوانین بازی برای دروازه‌بان با ۱۰ بازیکن دیگر متفاوت است[۳۱] و تاکنون، تعداد زیادی نقش‌های تخصصی در زمین ایجاد شده‌است. از دیدگاه کلی‌تر، این ۱۰ بازیکن شامل سه‌دسته می‌شوند: مهاجمان،هافبک‌ها، مدافعان. گاهی اوقات بازیکنان پست‌های خود را در زمین با یک‌دیگر عوض می‌کنند که دروازه‌بان قابلیت انجام این کار را ندارد. برای نمونه، مدافع مرکزی می‌تواند جای خود را با هافبک چپ و راست عوض‌کند. این ۱۰ بازیکن ممکن است در هر پستی به‌جز دروازه‌بانی قرارگیرند. سبک بازی پست‌ها با یک‌دیگر فرق‌دارد؛ مهاجمان بیشتر سبک بازی هجومی دارند و برخلاف آن‌ها، مدافعان کم‌تر در اندیشهٔ اجرای یک بازی هجومی و سرعت‌بخشیدن به بازی هستند. معمولاً هر بازیکن در پست تخصصی خود بازی می‌کند و کمتر در زمین جابه‌جا می‌شود و پست خود را در زمین تغییر می‌دهد.[۳۲] هرتیم دارای یک سیستم است و این سیستم و تاکتیک‌های تیم را معمولاً سرمربی شکل می‌دهد.[۳۳]

پیشینه[ویرایش]

نوشتار(های) وابسته: پیشینه فوتبال
نقاشی مربوط به سال ۱۳۰۰ (میلادی) کهامپراتور سونگ را در حال انجام بازی کوجو (بهچینی: 蹴鞠) با دیگر اشرافیان نشان می‌دهد.

فوتبال از آسیا ظهورکرد و در این قارهٔ کهن آغازگردید.[۳۴] شواهد تاریخی نشان می‌دهد که قدمت بازی فوتبال به سدهٔ دوم و سوم پیش از میلاد در چین بازمی‌گردد. پرچم‌دار این ورزش دودمان هان بودند که به توپی چرمی پرشده از پر و مو لگد می‌زدند. دور این توپ‌ها حدود ۴۰–۳۰ سانتی‌متر بوده‌است.[۳۵] این بازی چینی «تسو چو» نام‌داشت و امپراتوری هان در دوران زمامداری خود، این بازی را در سراسر چین گسترش‌داد.[۶] نوع دیگری از این ورزش حدود ۶۰۰–۵۰۰ سال بعد در ژاپنآغازگردید؛ اما هیچ مسابقهٔ رقابتی میان ژاپن و دودمان هان صورت‌نگرفت. در آن زمان، بازیکنان در دایره‌ای نسبتاً کوچک می‌ایستادند و توپ را از یک‌دیگر عبور می‌دادند.[۳۵] «کمری» نام ژاپنی این بازی بود و در مقایسه با فوتبال امروزی بسیار متفاوت بود.[۶] سپس فوتبال در یونان و به شکل ورزش هارپاستوم در روم نیز رواج‌پیداکرد. فوتبال در بازی‌های یونانیان و رومیان تغییرات عمده‌ای یافت؛ به‎طوری که دوتیم در یک میدان مستطیل‌شکل که خط میانی میدان نیز داشته‌است، بازی می‌کردند.[۳۵][۳۶] مردمی که هارپاستوم بازی می‌کردند، اغلب مردم خشنی بودند، به توپ لگد می‌زدند تا آن را از خط دروازه عبور دهند یا به کس دیگری پاس بدهند که وی چنین عملی انجام دهد. تیم دیگر نیز قصد متوقف‌کردن روند تیم حریف و بازپس‌گیری توپ را به هر طریق ممکن انجام می‌داد! هیچ طول و عرض خاصی برای میدان بازی درنظر گرفته نمی‌شد؛ بازیکنان شماره‌ای نداشتند و کمبود قوانین احساس می‌شد.[۳۷]

اولین مسابقهٔ فوتبال بین‌المللیانگلستان و اسکاتلند در سال ۱۸۷۲ (میلادی)

مدرن‌ترین نسخهٔ فوتبال در سدهٔ دوازدهم میلادی از انگلستان سرچشمه گرفته‌است. این بازی در انگلستان بسیار محبوب‌شد؛ اما پادشاهان هنری دوم و هنری چهارم انگلستان فوتبال را ممنوع‌کردند. آن‌ها معتقد بودند که محبوبیت فوتبال به محبوبیت ورزش‌های سنتی انگلستان مانند شمشیربازی و تیراندازی با کمان لطمه می‌زند.[۳۷]

پیشینهٔ معاصر این بازی جهانی به بیش از ۱۰۰ سال پیش بازمی‌گردد؛ زمانی که این ورزش در انگلستان شکل‌گرفت و اتحادیه فوتبال انگلستان به‌وجودآمد و فوتبال به ورزشی رسمی تبدیل‌شد.[۳۵] فوتبال به سبک امروزی، در اوایل سال ۱۸۰۰ میلادی در هفت مدرسهٔ عمومی انگلستان آغازگردید. شش مدرسه تقریباً همان فوتبال به‌سبک قدیمی را اجرا می‌کردند؛ اما مدرسهٔ راگبی انگلستان که در سال ۱۵۶۷ تأسیس‌شده بود، نسخه‌ای متفاوت از فوتبال را ارائه‌داد. مدارس دیگر نیز قوانینی را ساخته و در پایان، بازی فوتبال مدرن را بنیان‌گذاری کردند.[۳۷] در این سال اندازه و وزن توپ‌ها نیز استاندارد شد. در نخستین بازی ۹۰ دقیقه‌ای فوتبال، دوتیم لندن و شفیلد در سال ۱۸۶۶ به‌رقابت با یک‌دیگر پرداختند.[۳۶]

پس از آن انگلستان شروع به گسترش فوتبال کرد و آن را از مرز اروپا نیز گذراند. برای نخستین‌بار در سال ۱۸۶۷ فوتبال در آرژانتین، به عنوان یک کشور غیراروپایی راه‌یافت.[۳۸] ملوانان، بازرگانان و سربازانبریتانیایی به‌سرعت فوتبال را به‌نقاط مختلف جهان مانند ایتالیا، اتریش، آلمان، آرژانتین، اروگوئه و برزیل بردند.[۳۹] اگرچه در زمان‌های قدیم تنها مردان فوتبال بازی می‌کردند؛ اما در اواخر سده نوزدهم، بانوان هم به انجام فوتبال پرداختند. در طول جنگ جهانی اولکه مردان در مشاغل خود بودند، بانوان فوتبال بازی می‌کردند.[۳۸] در حدود سال ۱۸۷۵، پادشاه ادوارد سوم انگلستان فوتبال را به‌دلیل خشونت، غیرقانونی دانست و اعلام‌کرد که اگر کسی فوتبال بازی‌کند، به زندان خواهدافتاد.[۳۴]

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۳۲

بزرگ ترین آبشار دنیا

آبشارهای نیاگارا (به انگلیسی: Niagara Falls) به مجموعهٔ سه آبشار گفته می‌شود که در مرز آمریکا و کانادا در استان انتاریو از قلمروی کانادا و در ایالت نیویورک از قلمرو آمریکا جای دارد. این آبشارها در سر جنوبی گلوگاه رود نیاگارا قرار دارد.

این آبشارها از بزرگ به کوچک به ترتیب عبارتند از: آبشار نعل اسب، آبشار آمریکایی و آبشار نقاب عروس. آبشار نعل اسب در بخش کانادایی و آبشار آمریکایی در بخش آمریکایی جای دارند که بوسیلهٔ جزیرهٔ بز یا گوت آیلند از هم جدا شده‌اند. آبشار کوچکتر یا همان نقاب عروس هم در سوی آمریکایی این مجموعه آبشار است که از دیگر آبشارها بوسیلهٔ جزیرهٔ لونا جدا شده است. مرز بین‌المللی دو کشور در اصل از سال ۱۸۱۹ از میان آبشار نعل اسبی می‌گذرد اما این مرز به دلیل فرسایش زمین و ساخت و سازها مورد مناقشه است.[۱]

این آبشار بر روی رود نیاگارا جای دارد و آب دریاچهٔ ایری را زهکشی می‌کند و به دریاچهٔ انتاریو می‌ریزد. این آبشارها روی هم رفته بالاترین سرعت جریان در میان تمام آبشارهای جهان را دارند. بلندی این آبشار بیش از ۵۰ متر (۱۶۵ پا) است. آبشار نعل اسبی با توجه به ارتفاع سقوط آب و شدت جریان، قوی‌ترین آبشار در آمریکای شمالی است.[۲] در زمان پُرآبی بیش از ۱۶۸ هزار مترمکعب[۳] و در حالت عادی نزدیک به ۱۱۰ هزار مترمکعب آب در دقیقه از این آبشار سرازیر می‌شود.

این مجموعه آبشار در ۲۷ کیلومتری (۱۷ مایلی) شمال و شمال غرب بوفالو و ۱۲۱ کیلومتری (۷۵ مایلی) جنوب و جنوب شرق تورنتو، میان دو شهر دوقلوی نیاگارا فالز (انتاریو) و نیاگارا فالز (نیویورک) قرار دارد.


ویژگی‌ها[ویرایش]

بلندی آبشار نعل اسبی ۵۳ متر است درحالی که بلندی آبشار آمریکایی میان ۲۱ تا ۳۰ متر تغییر می‌کند. این به دلیل وجود صخره‌های بزرگ در بستر آن است. پهنای آبشار نعل اسبی نزدیک ۷۹۰ متر و پهنای آبشار آمریکایی ۳۲۰ متر است. روی هم رفته مسافت میان دورترین بخش آمریکایی تا دورترین بخش کانادایی آبشار ۱۰۳۹ متر است.

حجم آب سرازیر شده در فصل‌های پرآب می‌تواند تا ۵۷۰۰ مترمکعب در ثانیه هم برسد. شدت جریان آب با تراز آب در دریاچه ایری نسبت مستقیم دارد و این مقدار معمولاً در پایان بهار و آغاز تابستان در اوج خود قرار دارد.[۴] در طول تابستان ۲۸۰۰ مترمکعب در ثانیه، آب از آبشار سرازیر می‌شود که نزدیک به ۹۰ درصد آن از آبشار نعل اسبی می‌گذرد که آب این آبشار با کمک یک سرریز قابل جابجایی به سوی دستگاه‌های تولید برق هدایت می‌شود. شدت آب سرآزیری از این آبشار در هنگام شب و در فصل زمستان که شمار گردشگران کمتر است، به نیم کاهش می‌یابد و به ۱۴۰۰ مترمکعب در ثانیه می‌رسد. از سال ۱۹۵۰ بر پایهٔ عهدنامهٔ نیاگارا، میزان آب نیاگارا مدیریت می‌شود، که این مدیریت از سوی انجمن بین‌المللی نظارت نیاگارا (International Niagara Board of Control) یا (IJC) صورت می‌گیرد.[۵]

رنگ سبز آب آبشار محصول حل شدن نزدیک به ۶۰ تن بر دقیقه از خاک بسیار ریز و نمک در آب است که در اثر نیروی فرسایشی رودخانهٔ نیاگارا تولید می‌شود. نرخ فرسایش در این منطقه نزدیک به ۳۰ سانتیمتر در سال است که البته در دوره‌ای به میانگین ۹۱ سانتیمتر در سال هم رسیده بود. برآورد می‌شود که تا ۵۰۰۰۰ هزار سال دیگر حتی اگر با همین نرخ کاهش یافته، فرسایش ادامه داشته باشد ۳۲ کیلومتر باقی‌مانده تا دریاچهٔ ایری از بین برود و دیگر اثری از آبشار باقی نماند.[۶]

زمین‌شناسی[ویرایش]

دلیل پدیداری آبشار نیاگارا به ۱۰۰۰۰ سال پیش و عصر یخبندان ویسکانسین باز می‌گردد این همان نیروی است که دریاچه‌های بزرگ آمریکای شمالی و رود نیاگارا را پدید آورد. همهٔ این پدیده‌های طبیعی در اثر یک عصر یخبندان شکل گرفته‌اند، در این دوران با کنده شدن زمین، راه برخی رودخانه‌ها عمیق تر شده و دریاچه‌ها پدید آمده‌اند همچنین با جمع شدن زباله‌های حاصل از یخبندان (مانند رسوب و صخره‌های کنده شده) راه آب بقیه بسته شده و آب در آن ناحیه جمع شده است. برخی دانشمندان فکر می‌کنند که احتمالاً در این منطقه، در محل کانال ولاند یک دره وجود داشته که با رسوب و صخره‌های کنده شده در دوران یخبندان، پُر شده است.[۷]

گذشته[ویرایش]

نقاشی آبشار نیاگارا اثر فردریک ادوین چرچ، ۱۸۵۷

نظریه‌های گوناگونی پیرامون منشا نام این آبشار وجود دارد. بروس تریگر، باستان شناس کانادایی گفته است که نام «نیاگارا» از نام شاخه‌ای از بومیان آن منطقه که «نیاگاگارگا» نام داشتند، گرفته شده است. نام این بومیان بر روی نقشه‌های فرانسوی مربوط به دهه‌های آخر سدهٔ ۱۷ میلادی آمده است.[۸] اما پژوهشگر دیگری به نام جورج ریپی استوارت می‌گوید نام این آبشار از نام شهر کوچکی ایروکوایی به نام «اونگنیاهرا» به معنی «جایی که زمین به دو نیم می‌شود» گرفته شده است.[۹] همچنین پژوهشگر دیگری به نام Henry Schoolcraft گزارش می‌کند که نام نیاگارا به معنی «گردن» است و در آغاز این نام به گلوگاه سرزمین میان دریاچه‌های ایری و اونتاریو، نسبت داده می‌شده است و عبارت onyara به معنی گردن اواست.[۱۰]

نخستین توصیفات به جای مانده از آبشار که شاهدان عینی نوشته‌اند به بازدید ساموئل دو شامپلن در سال ۱۶۰۴ باز می‌گردد که در دوران شناسایی کانادا اعضای گروهش از صحنهٔ دیدنی آبشار برای او تعریف کرده بودند او پس از بازدید دیده‌هایش را در خاطرات روزانه‌اش ثبت می‌کند. نخستین توصیف علمی از آبشار مربوط به طبیعت شناس فنلاندی-سوئدی است که در آغاز سدهٔ ۱۸ میلادی ارائه شده بود.[۱۱]

در سدهٔ ۱۸ میلادی گردشگری کم‌کم گسترش یافت تا اینکه در میانهٔ این سده، گردشگری صنعت اصلی این منظقه شد. ژروم برادر ناپلئون بناپارت به همراه تازه عروسش در سدهٔ ۱۹ میلادی به بازدید این منطقه رفت.[۱۲] در ۱۸۳۷ در جریان رویداد کارولین یک کشتی مهمات شورشی‌ها به نام کارولین سوزانده شد و به بالای آبشار فرستاده شد. در مارس ۱۸۴۸ به دلیل جمع شدن یخ‌ها، راه آبشار بسته شد و به مدت ۳۰ تا ۴۰ ساعت هیچ آبی از آن نگذشت درنتیجه توربین‌های برقی از کار افتاد و کارخانه‌ها همه دست از کار کشیدند.[۱۳]

نگارخانه[ویرایش]

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۲۹

برق

الکتریسیته

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آذرخش یکی از دراماتیک‌ترین تاثیرات الکتریسیته است.

برق[۱] یا الکتریسیته،[۱](به یونانی: ήλεκτρον)، مجموعه‌ای از پدیده‌های طبیعیست که به حضور و جریان بار الکتریکی وابسته است. الکتریسیته آثار معروف متنوعی چون آذرخش، الکتریسیته ساکن، القای الکترومغناطیسی و جریان الکتریکی دارد. به علاوه، الکتریسیته اجازه تولید و دریافت تابش‌های الکترومغناطیسی مانند موج‌های رادیویی را مراهم می‌آورد.

در برگه ۳۲ از سک "المعرب م الکلام الاعجمی علی حروف المعجم" وشته مصور الجوالیقی، ۵۴۰-۵۶۰ هجری، دمشق آمده‌است که: برق از ریشه پهلوی فرک [فره] (به معنی انرژی و روشنایی) است.

در الکتریسیته، بارهای الکتریکی میدان‌های الکترومغناطیسی را تولید می‌کنند و این میدان‌ها سایر بارها را تحت تاثیر قرار می‌دهند. الکتریسیته به چند دلیل مختلف فیزیکی اتفاق می‌افتد:

  • بار الکتریکی: خاصیت برخی ذرات زیراتمی که فعل و انفعالات الکترومغناطیسی آنان را مشخص می‌کند. مواد باردار، میدان الکترومغناطیسی تولید می‌کنند و همچنین تحت تاثیر سایر میدان‌ها قرار می‌گیرند.
  • میدان الکتریکی (الکترواستاتیک را ببینید): یک نوع ساده از میدان‌های الکترومغناطیسی است که به وسیله بار الکتریکی ساکن یا متحرک تولید می‌شود. میدان الکتریکی به بارهای مجاور خود، نیرو وارد می‌کند.
  • پتانسیل الکتریکی: ظرفیت یک میدان الکتریکی برای انجام کار بر روی یک بار الکتریکی که واحد آن ولت است.
  • جریان الکتریکی: حرکت یا جریان ذرات باردار که واحدش آمپر است.
  • آهنربای الکتریکی: بارهای متحرک یک میدان مغناطیسی تولید می‌کنند. جریان‌های الکتریکی میدان‌های مغناطیسی تولید می‌کنند و میدان‌های مغناطیسی متغییر جریان‌های الکتریکی تولید می‌کنند.

در مهندسی برق از الکتریسیته برای این منظورها استفاده می‌شود:

  • توان الکتریکی: استفاده از جریان الکتریکی برای تامین انرژی وسایل برقی را گویند.

    تاریخچه[ویرایش]

    نوشتار اصلی: تاریخ الکتریسیته
    تالس، اولین محقق شناخته شده درباره الکتریسیته

    الکتریسیته برگرفته شده از کلمه الکتروکوس است که نام یونانی نوعی ماهی است، که قادر به ایجاد شوک الکتریکی می‌باشد. خیلی قبلتر از هر اطلاعی از الکتریسیته، مردم از شوک‌های ماهی‌های الکتریکی آگاهی داشتند. نوسته‌های مصر باستانکه از سده ۲۸ (پیش از میلاد) باقی مانده‌اند، نام این گونه‌ها را تندرگرهای نیل گذاشتند، و آن‌ها را محافظ سایر ماهی‌ها می‌دانستند. هزاران سال قبل، ماهی‌های الکتریکی به وسیله یونان باستان، امپراطوری روم و فلاسفه و پزشکان عربی گزارش شد. چند نویسنده باستانی، مانند پلنیوس و اسکریبونیوس لارگوس به وجود تاثیرات بی‌حس کننده شوک‌های الکتریکی ناشی از گربه‌ماهی‌های الکتریکی و سپرماهی‌سانان گواهی دادند، و دریافتند که این شوک‌ها به وسیله اشیای هادی انتقال می‌یابند. به بیمارانی که از بیماری‌هایی چون نقرس یا سردرد رنج می‌بردند، توصیه می‌شد که ماهی الکتریکی را لمس کنند تا شاید نیرو قدرتمندش آن‌ها را درمان کند. تاریخ الکتریسیته به ایران و بین‌النهرین باستان در دوره اشکانیان برمی‌گردد و اولین باتری اختراع شده را به اشکانیان نسبت می‌دهد که به خاطر محل یافتش به باتری بغدادی شهرت یافته‌است..[۲][۳] اولین و نزدیکترین روش کشف برای شناسایی آذرخش و الکتریسیته، به اعراب نسبت داده می‌شود، که قبل از قرن ۱۵ام، واژه عربی “رعد” را به آذرخش اطلاق کردند.

    بنجامین فرانکلین در قرن ۱۸ام، تحقیقات وسیعی بر روی الکتریسیته انجام داد که این تحقیقات توسط جوزف پریستلیبا عنوان تاریخچه و شرایط فعلی الکتریسیته تنظیم شد. فرانکلین با این فرد مکاتبات گسترده‌ای انجام داد.

    الکتریسیته تا سال ۱۶۰۰ به مدت چند هزار سال تنها به عنوان یک کنجکاوی ذهنی قلمداد می‌شد، تا اینکه ویلیام گیلبرت، دانشمند انگلیسی، مطالعات دقیقی پیرامون الکتریسیته و مغناطیس انجام داد. او تاثیر سنگ آهنربا را به وسیله مالش کهرباشناسایی کرد. او واژه electricus را به خاصیت جذب اجسام کوچک، پس از مالش، نسبت داد. پس از این رویداد، واژه الکتریسیته و الکتریکی برای اولین در کتاب سیودودکسیا اپیدمیکا، نوشته توماس براون چاپ شد.

    بعدها افرادی چون اتو وان گریکه، رابرت بویل، استفن گری و چارلز فرانکویس این مسیر را ادامه دادند. در قرن ۱۸ام، بنجامین فرانکلین تحقیقات گسترده‌ای پیرامون الکتریسیته انجام داد. او با فروش دارایی‌های خود، هزینه کارش را فراهم کرد. مشهور است که او در سال ۱۷۵۲ یک کلید فلزی را به انتهای یک بادبادک مرطوب وسل کرد و آن را در آسمان طوفانی به هوا فرستاد. جرقه‌های متوالی که از کلید به پشت دستش می‌پریدند، نشان دادند که آذرخش قطعا پدیده‌ای الکتریکی در طبیعت است. او همچنین رفتار ظاهرا متناقض بطری لیدن را به عنوان وسیله‌ای برای ذخیره مقادیر زیاد بار الکتریکی توصیف کرد.

    مایکل فارادی اساس تکنولوژی موتور الکتریکی را شکل داد.

    در سال ۱۷۹۱، لوییجی گالوانی اکتشاف خود در زمینه بیوالکتریک را منتشر کرد. او نشان داد که الکتریسیته واسطه ایست که به وسیله آن سیگنال‌ها از یاخته‌های عصبی به ماهیچه‌ها انتقال می‌یابند. در قرن ۱۸ام، باتری الساندرو ولتا، یا پیل ولتایی، که از روی هم قرار گرفتن لایه‌های منتاوب روی و مس ساخته شده بود، برای دانشمندان منبع انرژی قابل اعتمادتری نسبت به ژنراتورهای الکترواستاتیکی قدیمی فراهم کرد. کشف الکترومغناطیس، یا همان وحدت پدیده‌های الکتریکی و مغناطیسی، بین سال‌های ۱۸۱۹-۱۸۲۰ به وسیله هانس کریستین اورستد و آندره ماری آمپر اتفاق افتاد. در سال۱۸۲۱، مایکل فارادی موتور الکتریکی را اختراع کرد و در سال ۱۸۲۷ گئورگ زیمون اهم جریان‌های الکتریکی را از نظر ریاضی مورد بررسی قرار داد. در سال‌های ۱۸۶۱ و ٬۱۸۶۲جیمز کلرک ماکسول در کتاب درباره خطوط فیزیکی نیرو، الکتریسیته و مغناطیس را به طور قطعی به هم مرتبط ساخت.

    درحالی که در اوایل قرن ۱۹ام، پیشرفت‌های سریعی در برق اتفاق افتاد، اواخر قرن ۱۹ام، شاهد بزرگترین پیشرفت در مهندسی برق بود. با تلاش افرادی چون الکساندر گراهام بل، اتو بلاثی، توماس ادیسون، گالیله فراری، الیور هویساید، انیوس جدلیک،چارلز آلگرنون پارسونز، ویلیام تامسون، ارنست فون زیمنس، جوزف سوان، نیکولا تسلا و جرج وستینگهاوس، الکتریسیته از حس کنجکاوی علمی به ابزاری مهم در زندگی مدرن و نیروی محرکی برای انقلاب صنعتی دوم تبدیل شد.

    در سال ٬۱۸۸۷ هاینریش هرتز الکترودهایی را کشف کرد که وسیله پرتوی فرابنفش روشن می‌شدند و جرقه‌های الکتریکی را به سادگی ایجاد می‌کردند. در سال ٬۱۹۰۵ آلبرت اینشتین مقاله‌ای منتشر کرد که در آند با توصیف داده‌های آزمایشگاهی، اثر فوتوالکتریک را به عنوان نتیجه انرژی نور نشان داد و ثابت کرد که این انرژی به وسیله بسته‌های کوانتمی، حمل می‌شود و به الکترون‌ها انرژی می‌دهد. این اکتشاف منجر به انقلاب کوانتمی شد. اینشتین در سال ٬۱۹۲۱ به خاطر کشف اثر فوتوالکتریکجایزه نوبل فیزیک گرفت. امروزه، از اثر فوتوالکتریک در حسگرهای نور و در نتیجه صفحه‌های خورشیدی استفاده می‌شود که اخیرا برای تولید الکتریسیته در سطح تجاری به کار می‌روند.

    اولین وسیله حالت جامد ردیاب سبیل گربه‌ای بود که برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ در گیرنده‌های رادیویی به کار رفت. یک سیم سبیل گربه‌ای به یک بلور جامد (مانند بلور ژرمانیوم) متصل است تا با استفاده از تاثیر نقطه تماس، یک سیگنال رادیویی را شناسایی کند. در جز حالت جامد، جریان الکتریکی به عناصر و ترکیبات جامد وابسته است که به منظور پر کردن کاستی الکترون‌هاست که حفره الکترونی نامیده می‌شود. مفهوم حفره‌های خالی و پر با توجه به فیزیک کوانتومی قابل درک است. ماده سازنده نیز اغلب یک نیم‌رسانا بلوریست.

    وسایل حالت جامد با اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۴۷، ارتقا یافتند. وسایل حالت جامد رایج عبارتند از: ترانزیستورها، تراشه‌های ریزپردازنده و حافظه دسترسی تصادفی. نوع ویژه‌ای از حافظه‌ها که حافظه فلش نام دارد در یواس‌بی فلش درایو‌ها به کار می‌روند و به تازگی، درایوهای حالت جامد جایگزین سیستم چرخش مکانیکی دیسک مغناطیسی در دیسک سخت شده است. وسایل حالت جامد در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ محبوبیت فراوانی کسب کردند، که مصادف با تغییر از تکنولوژی لامپ خلاء بهدیودهای نیم‌رسانا، ترانزیستورها، مدار مجتمع و ال‌ئی‌دی بود.

    مفاهیم[ویرایش]

    بار الکتریکی[ویرایش]

    بار روی الکتروسکوپ سبب می‌شود تا ورقه‌ها از یکدیگر دور شوند.

    وجود بار اکلتریکی سبب افزایش نیرو الکترواستاتیکی می‌شود: بارها به یکدیگر نیرو اعمال می‌کنند، نیرویی که در گذشته شناخته شده ولی علتش نامعلوم بود. یک گوی سبک که از یک نخ آویزان است، هنگام تماس با میله شیشه‌ای باردار که تحت مالش با پارچه قرار گرفته، می‌تواند باردار شود. اگر گوی دیگری نیز با همان میله شیشه‌ای باردار شود، گوی قبلی را دفع می‌کند: بار تلاش می‌کند تا دو گوی را از هم دور کند. دو گوی باردار شده به وسیله میله پلاستیکی نیز یکدیگر را دفع می‌کنند. اما، اگر یک گوی به وسیله میله شیشه‌ای و گوی دیگر به وسیله یک میله پلاستیکی باردار شود این دو گوی یکدیگر را جذب می‌کنند. شارل آگوستن دو کولن این پدیده را در قرن هیجدهم کشف کرد. او استنباط کرد که بار الکتریکی خود را به دو شکل نمایان می‌کند. این کشف به قانون مشهوری منجر شد: اجسام با بار همنام یکدیگر را دفع و اجسام با بار غیر همنام یکدیگر را جذب می‌کنند.

    این نیرو ذرات باردار را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بنابرین بار تمایل دارد تا جای امکان به طور مساوی در یک سطح هادی پخش شود. اندازه نیرو الکترومغناطیسی، چه جاذبه باشد و چه دافعه، با استفاده از قانون کولن بدست می‌آید. مطابق این قانون، نیرو با حاصلضرب بار دو ذره در مجذور معکوس فاصله بین آن دو متناسب است. نیروی الکترومغناطیس بسیار نیرومند است و در واقع بعد از نیروی هسته‌ای قوی نیرومندترین نیرو به شمار می‌آید، اما بر خلاف آن این نیرو در تمام فواصل اعمال می‌شود. در مقایسه با نیروی گرانش، نیرو الکترومغناطسی که دو الکترون را دفع می‌کند، ۱۰۴۲ بار قویتر از نیروی جاذبه گرانشی بین آن دو است.

    مطالعات نشان می‌دهند که منشا بار انواع مخصوصی از ذرات زیراتمی هستند که ویژگی بار الکتریکی را دارند. بار الکتریکی سبب تقویت نیروی الکترومغناطیسی می‌شود، که یکی از چهار نیروی بنیادی به حساب می‌آید. آشناترین حاملان بار الکتریکیالکترونها و پروتونها هستند. تحقیقات حاکی از وجود قانون بقای بار الکتریکی هستند و این بدان معناست که در یک سیستم ایزوله بدون توجه به هر تغییری که در سیستم روی دهد، مقدار بار کلی آن ثابت می‌ماند. در یک سیستم ممکن است بار از جسمی به جسم دیگر منتقل شود که این اتفاق می‌تواند به صورت تماس مستقیم باشد، یا با عبور از یک ماده رسانا مانند سیم، روی دهد. واژه الکتریسیته ساکن به وجود بار روی یک جسم، گفته می‌شود که اغلب هنگام مالش در ماده غیرهمسان به یکدیگر ایجاد می‌شود و بار از یکی به دیگری انتقال می‌یابد.

    بار الکترون و پروتون مخالف همند، بنابرین مقدار بار ممکن است مثبت یا منفی باشد. طبق قرارداد باری که به وسیله الکترون‌ها حمل می‌شود منفی و باری که به وسیله پروتون‌ها حمل می‌شود مثبت است، این موضوع از تلاش‌های بنجامین فرانکلینسرچشمه گرفته است. اندازه بار را با علامت Q نشان می‌دهند که واحدش کولن است. هر الکترون حدودا بار −۱٫۶۰۲۲×۱۰−۱۹ کولن را حمل می‌کند. بار پروتون نیز معادل الکترون بوده ولی علامتش مثبت می‌باشد، یعنی ۱٫۶۰۲۲×۱۰−۱۹ کولن. بار تنها به وسیله ماده جذب نمی‌شود، بلکه در پادماده نیز، هر پادذره باری هم اندازه و مخالف ذره مربوطه‌اش تحمل می‌کنند.

    بار را می‌توان به وسیله ابزار گوناگونی سنجید، یک ابزار جدید برای سنجش بار الکتروسکوپ نام دارد، که اگرچه هنوز در کلاس‌های درسی به کار می‌رود، جایگزین برق سنج الکترونیکی شده است.

    جریان الکتریکی[ویرایش]

    حرکت بارهای الکتریکی را جریان الکتریکی گویند که شدت آن با واحد آمپر سنجیده می‌شود. جریان می‌تواند شامل حرکت هر ذره بارداری باشد؛ اکثرا الکترون‌ها هستند ولی هر بار در حال حرکتی یک جریان به حساب می‌آید.

    مطابق قرارداد تاریخی، جریان مثبت مسیری را که هر بار مثبت شامل شده‌ای طی کند، می‌پیماید یا از مثبت ترین بخش یک مدار به منفی ترین بخشش انتقال می‌یابد. جریانی که از این الگو پیروی کند، جریان قراردادی نام دارد. بنابرین حرکت الکترون‌های دارای بار مخالف در یک مدار الکتریکی، یکی از آشناترین اشکال جریان، در خلاف جهت حرکت الکترون‌ها، مثبت فرض می‌شود. اما، بر اساس شرایط، یک جریان الکتریکی می‌تواند شامل یک جریان از ذرات باردار، هم در یک مسیر و هم در هر دو مسیر باشد. قرارداد مثبت به منفی برای ساده‌سازی این شرایط وضع شده است.

    یک قوس الکتریکی یک دمونستراسیون الکتریکی از جریان الکتریکی فراهم می‌آورد.

    فرآیندی که در آن جریان الکتریکی از مواد عبور می‌کند با واژه رسانایی الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گیرد، و طبیعت آن با ذرات باردار و ماده‌ای که به وسیله آن جابجا می‌شوند، متفاوت است. مثال‌هایی برای جریان الکتریکی شامل رسانای فلزی، که الکترون‌ها در رسانایی مانند فلزات جریان می‌یابند و برق‌کافت می‌شود، که در آن یون‌ها (اتمهای باردار) در مایعات یا پلاسماهایی مانند جرقه‌های الکتریکی جریان می‌یابند. در حالی که ذرات به خودی خود کندند، و گاهی اوقات با سرعت رانش میانگین یک میلیمتر در ثانیه پیش می‌روند، میدان الکتریکی که آن‌ها را پیش می‌برد، سرعت آن‌ها را به نزدیکی سرعت نور می‌رساند و سیگنال‌های الکتریکی را قادر می‌سازد که با سرعت سیمها را بپیمایند.

    جریان دارای چند تاثیر قابل مشاهده است که به طور تاریخی ابزاری برای شناسایی وجودش به شمار می‌رود. جریان می‌تواند آب را تجزیه کند و این موضوع در سال ۱۸۰۰ به وسیله ویلیام نیکولسون و آنتونی کارلیسله کشف شد و امروزه آن را با نامبرق‌کافت می‌شناسیم. در سال ۱۸۳۳، مایکل فارادی راه آنان را به خوبی ادامه داد. جریان در یک مقاومت الکتریکی سبب تجمع گرما در مقاومت می‌شود. در سال ۱۸۴۰، این اثر را جیمز ژول از نظر ریاضی مورد مطالعه قرار داد. یکی از مهمترین اکتشافات مرتبط با جریان به طور اتفاقی در سال ۱۸۲۰ به وسیله هانس کریستین اورستد صورت گرفت. این اتفاق زمانی روی داد که هنگام آماده کردن سخنرانی خود، او مشاهده کرد که جریان در یک سیم سوزن قطب‌نما را به حرکت در می‌آورد. اوالکترومغناطیس را که یک تعامل اساسی بین الکتریسیته و مغتاطیس بود، کشف کرد. میزان انتشار الکترومغناطیسی تولید شده به وسیله قوس الکتریکی برای تولید تداخل الکترومغناطیسی کافیست که می‌تواند برای صدمه دیدن وسایل مجاور، مضر باشد.

    در وسایل مهندسی یا خانگی جریان به دو دسته مستقیم و متناوب تقسیم می‌شود. این واژه‌ها به تغییرات جریان در بازه زمانی اشاره دارد. جریان مستقیم، برای مثال از یک باتری گرفته می‌شود و بیشتر لوازم الکترونیکی بدان نیاز دارند. این جریان یک سویه بوده که از قسمت مثبت مدار به قسمت منفی جریان می‌یابد. اگر این جریان به وسیله الکترون‌ها حمل شود، جهت جریان در خلاف جهت گفته شده خواهد بود. جریان متناوب جریانیست که به طور مکرر جهت جریانش تغییر می‌کند. این تغییر اغلب به شکل یک موج سینوسی است. بنابرین، جریان متناوب دارای پالس عقب و جلو بوده و در یک رسانا بدون حرکت بارها جریان تولید می‌کند. ارزش میانگین زمانی یک جریان متناوب صفر است، اما این جریان انرژی را در یک مسیر می‌رساند و سپس تغییر جهت می‌دهد. جریان متناوب تحت تاثیر ویژگی‌های الکتریکی در شرایط پایدار جریان مستقیم، مانند القاوری و ظرفیت خازنی قرار می‌گیرد. این ویژگی‌ها زمانی مهم می‌شوند که شدت جریان گذرا باشد.

    میدان الکتریکی[ویرایش]

    مفهوم میدان الکتریکی توسط مایکل فارادی مطرح شد. میدان الکتریکی در اطراف جسم باردار شکل می‌گیرد و به تمام ذرات باردار درون میدان نیرو وارد می‌کند. میدان الکتریکی بین دو بار، مشابه میدان جاذبه بین دو جرم عمل می‌کند و مانند آن در فضای بی‌نهایت گسترش می‌باید و یک رابطه مجذور معکوس با فاصله نشان می‌دهد. اما، یک فرق اساسی در این بین وجود دارد. میدان جاذبه همیشه در نقش جذب کننده عمل می‌کند و می‌کوشد تا دو جسم را به یکدیگر برساند، در حالی که میدان الکتریکی می‌تواند هم سبب جذب شود و هم دفع. از آن جا که اجسام بزرگ مانند سیاره‌ها دارای بار خالص نیستند، اغلب میدان الکتریکی در اطراف آنها صفر است. لذا با وجود اینکه نیرو جاذبه بسیار ضعیفتر است، در گیتی نیروی غالب به شمار می‌آید.

    خطوط میدان از یک بار مثبت در بالای صفحه رسانا ناشی می‌شوند.

    میدان الکتریکی به طور عمومی در فضا متغییر است و شدت آن در هر نقطه با نیرویی مشخص می‌شود که به وسیله هر بار اندک ثابتی احساس می‌گردد. بار فرضی که ذره آزمون نام دارد، بسیار کوچک است تا میدان الکتریکی آن با میدان الکتریکی اصلی تداخل نداشته باشد و همچینی ثابت است تا از تاثیر میدان‌های مغناطیسی جلوگیری کند. از آن جا که میدان الکتریکی با واحد نیرو شناسایی می‌شود، و نیرو نیز یک بردار اقلیدسی است، درنتیجه یک میدان مغناطیسی یک بردار است که همشدت دارد و هم مسیر. در واقع این یک میدان برداری است.

    مطالعه میدان الکتریکی حاصل از بارهای ثابت الکتریسیته ساکن نام دارد. میدان به وسیله مجموعه‌ای از خطوط فرضی نمایش داده می‌شود که در هر نقطه از میدان مسیر آن را نمایش می‌دهند. این مفهوم به وسیله فارادی مطرح شد، که واژه خطوط میدانی که او بیان کرده بود، هنوز نیز کاربرد دارد. خطوط میدان مسیرهایی هستند که یک بار مثبت نقطه‌ای هنگامی که بدان نیرو وارد می‌شود، آن مسیرها را طی می‌کند. به هر حال، آن‌ها یک مفهوم ذهنی هستند و واقعیت فیزیکی ندارند و میدان به فضای بین خطوط نفوذ دارد. خطوط میدان ناشی از بارهای ساکن چند ویژگی کلیدی دارند: اولا، آنها از بارهای مثبت سرچشمه می‌گیرند و به بارهای منفی ختم می‌شوند. ثانیا، باید با زاویه‌ای قایم وارد اجسام رسانا شوند، ثالثا، هرگز یکدیگر را قطع نمی‌کنند.

    یک جسم رسانای توخالی تمام بارش را در سطح خارجی خود نگه می‌دارد. در نتیجه میدان در تمام نقاط داخل جسم صفر است. این موضوع نقش اصلی را در قفس فاراده بازی می‌کند، این قفس یک پوسته فلزی رساناست که فضای داخلی خود را از تاثیرات الکتریکی خارجی جدا می‌کند. نقش الکتریسیته ساکن در طراحی آیتم‌های وسایل ولتاژ بالا پر رنگ است. برای شدت میدان الکتریکی که یک جسم متوسط می‌تواند تحمل کند، محدودیتی وجود دارد. فراتر از این نکته، شکست الکتریکی رخ می‌دهد و قوس الکتریکی سبب ایجاد صاعقه بین دو قسمت باردار می‌شود. برای مثال، هوا تمایل دارد با عبور دادن قوس الکتریکی و ایجاد شکاف، شدت میدان الکتریکی را به بیش از ۳۰ کیلوولت بر سانتی‌متر برساند. در شکاف‌های بزرگتر، شدت شکست ضعیفتر است و شاید یک کیلوولت در هر سانتیمتر باشد. مهمترین رویداد قابل مشاهده آن، آذرخش است، و زمانی اتفاق می‌افتد که با افزایش ستون‌های هوا، بارها در ابرها جدا شوند و میدان الکتریکی هوا را افزایش دهند تا از حد تحمل، تجاوز کند. ولتاژ آذرخش‌های بزرگ می‌تواند به بزرگی ۱۰۰ مگاولت باشد و انرژی به بزرگی ۲۵۰کیلووات ساعت را تخلیه کند.

    شدت میدان تا حد زیادی تحت تاثیر اجسام رسانای نزدیک میدان قرار دارد و در اشیای نوک تیز تشدید می‌شود. از این موضوع در برقگیر‌ها استفاده می‌شود که آذرخش، با استفاده از تیر نوک تیز مهار می‌شود تا ساختمان تحت محافظت، از صدمه دیدن در امان بماند.

    پتانسیل الکتریکی[ویرایش]

    یک جفت باتری ای‌ای. علامت + نشان دهنده قطبش اختلاف پتانسیل بین خروجی‌های باتری است.

    مفهوم پتانسیل الکتریکی با میدان الکتریکی ارتباط نزدیکی دارد. به بار کوچکی که در یک میدان الکتریکی قرار می‌گیرد، نیرو وارد می‌شود، و برای حرکت دادن این بار بر خلاف نیرویی که بدان وارد می‌شود، به کار نیازمندیم. پتانسیل الکتریکی در هر نقطه میزان انرژی لازم برای آوردن بار آزمون از فاصله بی‌نهایت دور به آن نقطه است. واحد آن اغلب ولت است، و یک ولت، پتانسیلی است که با استفاده از یک ژول کار می‌توان یک بار یک کولنی را از فاصله بینهایت دور به یک نقطه آورد. توصیح پتانسیل اگرچه رسمی است، کاربرد چندان ندارد، و مفهوم کاربردی‌تر، اختلاف پتانسیل الکتریکی است که به انرژی لازم برای به حرکت در آوردن بار آزمون بین دو نقطه مشخص گفته می‌شود. میدان الکتریکی درای ویژگی مخصوصی است و آن اینست که پایستار است، و این بدان معناست که به مسیری که بار می‌پیماید وابسته نیست: تمام مسیرهای بین دو نقطه به انرژی یکسانی نیاز دارند، و بنابرین یک مقدار منحصر به فرد برای اختلاف پتانسیل مورد نیاز است. یکای ولت به عنوان واحد اندازه‌گیری و توصیف اختلاف پتانسیل الکتریکی یا ولتاژ شناخته می‌شود.

    برای اهداف کاربردی، بهتر است نقطه‌ای را به عنوان مبدا انتخاب کنیم و پتانسیل را با توجه به آن اندازه‌گیری و مقایسه کنیم. مبدا خیلی مناسب می‌تواند زمین الکتریکی باشد، که فرض بر اینست که در تمام نقاط پتانسیلش یکسان است. نام نقطه مبدازمین الکتریکی است. زمین به عنوان منبا بی پایان از بارهای معادل مثبت و منفی فرض می‌شود و به همین دلیل از نظر الکتریکی خنثی و غیر قابل باردار شدن است.

    پتانسیل الکتریکی یک کمیت اسکالر است، به همین دلیل تنها اندازه دارد و فاقد جهت می‌باشد. پتانسیل الکتریکی مشابه بلندی است: همانطور که یک جسم رها شده به دلیل اختلاف ارتفاع به وسیله میدان جاذبه به سمت پایین سقوط می‌کند، بار الکتریکی نیز به دلیل اختلاف پتانسیل ناشی از میدان مغناطیسی سقوط می‌کند. همانطور که در نقشه‌های موجود، خطوط کانتوری نقاط هم ارتفاع را نشان می‌دهند، می‌توان مجموعه خطوطی که نقاط هم پتانسیل را نشان می‌دهند (با نام خطوط هم‌پتانسیل شناخته می‌شود)، پیرامون یک جسم دارای بار الکترومغناطیسی رسم کرد. خطوط هم‌پتانسیل با تمام خطوط نیرو زاویه قائم می‌سازند. همچنین آن‌ها با سطح رسانای الکتریکی موازی اند، در غیر این صورت نیرویی تولید می‌شود که حاملان بار را به سطح پتانسیل می‌برد.

    میدان الکتریکی به طور رسمی به عنوان نیرو وارده به واحد بار تعریف می‌شود، اما مفهوم پتانسیل اجازه استفاده از تعریفی مفیدتر و معادل را می‌دهد: میدان الکتریکی گرادیان مکانی پتانسیل الکتریکیست. واحدش اغلب ولت بر متر بوده، جهت بردار میدان، بزرگترین شیب پتانسیل و جایی است که خطوط هم‌پتانسیل در نزدیکترین حالت قرار دارند.

    آهنربای الکتریکی[ویرایش]

    میدان مغناطیسی، در اطراف یک جریان
    موتور الکتریکی از یک اثر مهم در الکترومغناطیس استفاده می‌کند: جریان در میدان مغناطیسی نیرویی عمود بر میدان و جریان تجربه می‌کند.

    کشف اورستد در سال ۱۸۲۱ در این باره که پیرامون سیم‌های حامل جریان الکتریکی میدان مغناطیسی وجود دارد، نشان داد که بین الکتریسیته و مغناطیس رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. بعلاوه، به نظر می‌رسید این فعل و انفعال با نیروی جاذبه و الکتریکی (دو نیروی طبیعت که تا آن زمان شناخته شده بودند)، متفاوت است. نیرویی که به سوزن قطب‌نما وارد می‌شد آن را نه به سیم حامل جریان نزدیک و نه آن را دور می‌کرد، اما با آن زاویه قائم می‌ساخت. واژه‌های نسبتا ناآشنای اورستد این بود: "تضاد الکتریکی به روشی چرخشی عمل می‌کند." این نیرو همچنین به جهت جریان نیز بستگی داشت، یعنی اگر جهت جریان برعکس می‌شد، جهت نیرو نیز معکوس می‌گشت.

    اورستد اکتشاف خود را به طور کامل متوجه نشد، اما مشاهده کرد که آثار متقابل بودند: جریان به آهنربا نیرو و آهنربا به جریان نیرو وارد می‌کنند. بعدها آندره ماری آمپر این پدیده را بررسی کرد. او کشف کرد که دو سیم موازی حامل جریان به یکدیگر نیرو وارد می‌کنند. دو سیم که جهت جریانشان یکسان است، یکدیگر را جذب می‌کنند و دو سیم که جهت جریانشان مخالف هم است یکدیگر را دفع می‌کنند. این فعل و انفعال به واسطه میدان مغناطیسی ایجاد می‌شود که هر جریان تولید می‌کند و اساستعریف جهانی آمپر را شکل می‌دهد.

    موتور الکتریکی از یک اثر مهم در الکترومغناطیس استفاده می‌کند: جریان در میدان مغناطیسی نیرویی عمود بر میدان و جریان تجربه می‌کند.

    رابطه بین میدان‌های مغناطیسی و جریان بسیار مهم است، زیرا سبب شد تا مایکل فارادی در سال ۱۸۲۱، موتور الکتریکی را اختراع کند. موتور تک‌قطبی فارادی از یک آهنربا قرار گرفته داخل مخزن جیوه تشکیل می‌شد. جریان به وسیله سیمی آویزان از محور بالای آهنربا و غوطه‌ور در جیوه برقرار می‌شد. آهنربا نیرویی مماسی بر سیم وارد می‌کرد و برای اینکه جریان برقرار شود، آن را پیرامون آهنربا می‌پیچاند.

    آزمایش‌های فارادی در سال ۱۸۳۱ نشان داد در سیمی که عمود بر یک میدان مغناطیسی حرکت می‌کند، بین دو نقطه نهایی آن اختلاف پتانسیل ایجاد می‌شود. آنالیزهای متعاقب این فرایند، که با نام القای الکترومغناطیسی مشهور است، او را قادر ساخت تا قانون مشهور القای فارادی را بیان کند، قانونی که مطابق آن اختلاف پتانسیل مدار بسته، متناسب با تغییرات شار مغناطیسی حلقه است. استفاده از این کشف، او را قادر ساخت تا اولین مولد الکتریکی را در سال ۱۸۳۱ اختراع کند، مولدی که انرژی مکانیکی دیسک مسی در حال چرخش را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کرد. دیسک فارادی هیچ استفاده عملی نداشت، ولی نشان داد که می‌توان با استفاده از مغناطیس نیروی الکتریکی تولید کرد، امکانی که می‌توان آن را با پی روی از کارهای او بهبود بخشید.

    الکتروشیمی

  • الکترونیک: در حالی که با مدارهای الکتریکی در ارتباط است، شامل اجزای فعال الکتریکی از جمله لامپ‌های خلا، ترانزیستورها، دیودها و مدارهای مجتمع می‌باشد.

پدیده‌های الکتریکی از گذشته دور مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، اما پیشرفت در درک نظری تا قرن‌های هفدهم و هیجدهم به آرامی اتفاق افتاد. حتی آن زمان نیز کاربرد الکتریسیته اندک بود، و این موضوع تا آواخر قرن نوزدهم و زمانی که مهندسان قادر به استفاده از برق در مناطق صنعتی و مسکونی شوند، ادامه یافت. پیشرفت سریع در تکنولوژی الکتریکی صنعت و جامعه را دگرگون ساخت. کاربرد گسترده الکتریسیته سبب شد که از آن در موارد کاربردی بدون محدودیت شامل حمل و نقل، گرمایش، روشنایی، مخابرات و محاسبات استفاده شود. اکنون الکتریسیته پایه‌های جامعه صنعتی مدرن را تشکیل می‌دهد.

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۲۷

زندگی در کره ی ماه

سکونت در ماه طرحی است پیشنهادی برای ساخت کوچ‌نشین‌های دائمی انسانی بر روی سطح کرهٔ ماه. هواداران اکتشافات فضایی ایجاد سکونت‌گاه‌های انسانی بر روی ماه را به عنوان یک گام منطقی در جهت گسترش جوامع انسانی در فضای فرازمینی می‌دانند. ساخت کوچ‌نشین در قطب‌های کره ماه بهترین گزینه به نظر می‌آید زیرا با این کار از شب‌های طولانی و سرد ماه پرهیز می‌شود و از نور خورشید می‌توان بهترین استفاده را کرد.

انسان تاکنون ۷۳ مأموریت فضایی به سوی ماه انجام داده‌است. پژوهشگران آژانس فضایی ژاپن موفق به کشف حفره‌ای گدازه‌ای در کره ماه شده‌اند که به باور آن‌ها این حفره مکانی مناسب برای ساخت اقامتگاه‌های فضایی در آینده‌ای نه چندان دور خواهد بود.[۱]

این حفره عمودی که در منطقه آتشفشانی تپه‌های ماریوس قرار گرفته‌است با لایه‌ای نازک از مواد آتشفشانی پوشیده شده و بدین‌وسیله از برخوردهای کیهانی که در ماه رواج فراوانی دارند و از آب و هوا و حرارت غیر قابل تحمل کره ماه در امان است. هر نوع حفره گدازه‌ای در این کره می‌تواند به عنوان پناهگاهی بالقوه استفاده شود و فضانوردان را از تغییرات شدید آب و هوایی و از برخوردهای کیهانی حفظ کند.[۲]

تصاویر فرستاده‌شده از کاوشگر هندی «چاندرایان یک» نشان می‌دهد که بیش از ۴۰ یخچال در دهانه‌های قله‌های قطب شمال کره ماه وجود دارند که قطر دهانه آن‌ها از ۲ تا ۱۵ کیلومتر متغیر است.[۳]

پیشینه[ویرایش]


ماه

برپایی اقامتگاه‌های دائمی انسانی بر سیاره‌ای به جز کرهٔ زمین یکی از موضوعات رایج در داستان‌های علمی-تخیلی بوده‌است. با پیشرفت فناوری و نگرانی درباره آینده انسان بر روی زمین، این استدلال که کوچ انسان به فضا هدفی دست‌یافتنی و سودمند خواهد بود با پذیرش بیشتری روبه‌رو شده‌است. به خاطر نزدیکی کره ماه به زمین این کره نامزد اصلی برای آغاز چنین کوچی در نظر گرفته شده‌است.

اندیشه برپایی شهرک‌هایی بر روی ماه به دوران پیش از اکتشافات فضایی می‌رسد. کنستانتین تسیولکوفسکی (۱۸۵۷-۱۹۳۵) از نخستین کسانی بود که چنین اندیشه‌ای را پیش کشید. از دههٔ ۱۹۵۰ به این‌سو طرح‌ها و مفاهیمی در این پیوند از سوی دانشمندان و مهندسان و دیگران پیشنهاد شده‌است.

آرتور سی. کلارک، نویسنده سرشناس داستان‌های علمی-تخیلی، در سال ۱۹۵۴، پایگاهی انسانی را بر روی ماه پیشنهاد کرد که از محفظه‌هایی بادشدنی با هوا تشکیل شود و برای عایق‌بندی آن از گرد و غبار سطح ماه استفاده شود. در این طرح، یک فضاپیما فضانوردان را از زمین به ماه می‌رساند و آنان محفظه‌هایی به شکل کلبه‌های اسکیموها و یک دکل رادیویی بادشدنی را بر روی ماه برپا می‌کنند.

پس از این مرحله، برپایی گنبدی بزرگ‌تر برای گسترش زیستگاه، نصب دستگاه‌های پاک‌ساز هوا که با جلبک کار می‌کنند و استقرار رآکتوری هسته‌ای برای تأمین نیرو، از گام‌های نخستین بعدی خواهند بود. ساکنان این کوچ‌نشین قادر خواهند بود با توپ‌خانه‌های الکترومغناطیسی بار و سوخت را به سوی فضاپیماهای میان‌سیاره‌ای آینده شلیک کنند.

منابع

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۹

منظومه ی شمسی

منظومهٔ شمسی، منظومهٔ خورشیدی یا سامانهٔ خورشیدی (به انگلیسیSolar System) سامانه‌ای متشکل از یک ستارهبه نام خورشید و اجرام آسمانی است که در مدارهایی پیرامون آن می‌گردند.

منظومهٔ شمسی از انفجار یک ابرنواختر و فروریزش یک ابر چرخان پدید آمد و در دوران رنسانس و با مشاهدات افرادی از جملهگالیلئو گالیله کشف‌شد. این منظومه در بازوی شکارچی، کهکشان راه شیری واقع‌شده و ۲۵٬۰۰۰ سال نوری از مرکز کهکشانی و کنارهٔ کهکشان فاصله دارد. خورشید بیش از ۹۹٫۸ درصد جرم منظومهٔ شمسی را شامل می‌شود و منبع انرژی بسیار از جمله انرژی گرما و نور است. این ستاره یک ستارهٔ نوع جی رشته اصلی و عضوی از جمعیت ستارگان نخستین است. بقای منظومهٔ شمسی به بقای خورشید وابسته است و اگر خورشید نابود شود، منظومهٔ شمسی نیز نابود می‌شود.

منظومهٔ شمسی دارای هشت سیاره (تیر، ناهید، زمین، مریخ، مشتری (سیاره)، زحل، اورانوس و نپتون) و پنج سیارهٔ کوتوله(سرس، پلوتو، هائومیا، ماکی‌ماکی و اریس) است. چهار سیارهٔ نخست، سیارات درونی یا زمین‌سان هستند و بیشتر از سنگساخته شده‌اند و چهار سیارهٔ دیگر سیارات بیرونی یا غول‌های گازی هستند و از گازهای مختلف ساخته شده‌اند. علاوه بر این اجرام، منظومهٔ شمسی دارای اجرام دیگری از جمله ماه‌ها، سیارک‌ها، شهاب‌وارها، شهاب‌ها، شهاب‌سنگ‌ها و دنباله‌دارهاست. منظومهٔ شمسی هم‌چنین دارای مناطق خاصی از جمله کمربند سیارک‌ها، کمربند کویپر و دیسک پراکنده است.

ماده‌ای نازک و فشرده به نام محیط میان‌سیاره‌ای میان سیارات و اجسام دیگر وجود دارد. اجزای سازندهٔ محیط میان‌سیاره‌ای ازهیدروژن خنثی و غیر یونیزه‌شده، گاز پلاسما، پرتوهای کیهانی و ذرات گرد و غبار تشکیل شده‌اند. در واقع این تصور که فضا یک خلأکامل است، نادرست است و مواد محیط میان‌سیاره‌ای در فضا وجود دارد. سدنا ۹۰۳۷۷ دورترین جسم کشف‌شده در منظومهٔ شمسی است که اوج آن ۱۰۰۰ واحد نجومی است و تناوب مداری آن ۱۰٬۵۰۰ سال به طول می‌انجامد. ابری کروی‌شکل و بزرگ به نام ابر اورت منظومهٔ شمسی را احاطه کرده‌است و از ۲٬۰۰۰ تا ۵٬۰۰۰ واحد نجومی دورتر از خورشید آغاز می‌شود و تا ۱۰۰٬۰۰۰–۵۰٬۰۰۰ واحد نجومی دورتر از خورشید ادامه می‌یابد. منظومهٔ شمسی تا جایی گسترش می‌یابد که دیگر تحت تأثیر خورشید (نفوذ نور خورشید، گرانش خورشیدی، میدان مغناطیسی خورشید و بادهای خورشیدی نباشد. هلیوپاز مرز میان محیط میان‌سیاره‌ای وفضای میان‌ستاره‌ای است. هلیوپاز به عنوان مرز بیرونی منظومهٔ شمسی در نظر گرفته می‌شود و برآورد شده‌است که میان ۱۱۰ تا ۱۷۰ واحد نجومی از خورشید فاصله دارد.

سین تیا کشیشیان
۲۴ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۷

دوومیدانی

تاریخچه[ویرایش]

تصویر یک مسابقهٔ دو روی یک سفال یونانی، حدود ۵۰۰ قبل از میلاد
رشته پرش با نیزه

مسابقات دو، پیاده‌روی، پرش و پرتاب از دوران پیشاتاریخ تاکنون انجام می‌شده‌است. سنگ‌نگاره‌هایی از مسابقات دو و پرش ارتفاع بر روی مقبره‌های مصری متعلق به ۲۲۵۰ سال پیش از میلاد وجود دارد. ایرلندی‌های باستان از حدود ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد مسابقاتی را برگزار می‌کردند که پرتاب سنگ و دو نیز در بین آنها بود. وقتی یونانیان در ۷۷۶ ق.م برگزاری بازی‌های المپیک را آغاز کردند تنها رشته‌‌ای که در چندین دوره ابتدایی در آن برگزار شد مسابقه دو سرعت معروف به استادیون بود که دوندگان طول ورزشگاه (حدود ۲۰۰ متر) را می‌دویدند. در دوره‌های بعدی رشته‌های دیگری از جمله پرتاب‌ها و پرش‌ها نیز برگزار شدند و مهمترین رشته مسابقات پنج‌گانه محسوب می‌شد که از پنج رشته دو استادیون،پرش طول، پرتاب دیسک، پرتاب نیزه و کشتی تشکیل می‌شد.

شعار دو و میدانی در المپیک به زبان یونانی «سیتیوس، آلتیوس، فورتیوس» به‌معنی «سریعتر، بالاتر و قوی‌تر» است.

محل برگزاری مسابقات[ویرایش]

مسابقات دو بر روی پیست مخصوص بیضی‌شکل دو و مسابقات میدانی یعنی پرتاب‌ها و پرش‌ها بر روی زمین چمن ورزشگاه برگزار می‌شود. طول پیست در ورزشگاه‌های فضای باز ۴۰۰ متر و در سالن‌ها ۲۰۰ متر است. بر اساس استانداردهای فدراسیون جهانی برگزاری مسابقات دو نباید بیش از ۲۵ دور در فضای باز و ۱۵ دور در سالن طول بکشند به همین جهت حداکثر مسافت دو در استادیوم ۱۰ هزار متر و در سالن ۳ هزار متر است و مسافت‌های طولانی‌تر مانند ماراتن در جاده برگزار می‌شوند.

پرش‌های دوومیدانی شامل پرش طول، پرش ارتفاع، پرش سه گام و پرش با نیزه و رشته‌های پرتابی شامل پرتاب وزنه، چکش، دیسک و نیزه می شوند. رشته‌های ترکیبی دوومیدانی هم دهگانه، هفتگانه و پنجگانه هستند که در آن‌ها ورزشکاران چندین رشته مسابقه داده و با توجه به نتیجه ای که د هر رشته کسب می‌کنند امتیازی به دست آورده و در پایان کسی که امتیازات بیشتری داشته باشد برندهع مسابقه خواهد بود.

رشته‌ها[ویرایش]

رشته‌های رسمی قهرمانی جهان دوومیدانی
دو میدانی رشته‌های ترکیبی
دوهای سرعت دوهای نیمه‌استقامت دوهای استقامت دوهای بامانع دوهای امدادی پرش‌ها پرتاب‌ها
۶۰ متر
۱۰۰ متر
۲۰۰ متر
۴۰۰ متر
۸۰۰ متر
۱۵۰۰ متر
۳۰۰۰ متر
۵۰۰۰ متر
۱۰۰۰۰ متر
ماراتن
۶۰ متر بامانع
۱۰۰ متر بامانع
۱۱۰ متر بامانع
۴۰۰ متر بامانع
۳۰۰۰ متر بامانع
۴ در ۱۰۰ متر امدادی
۴ در ۴۰۰ متر امدادی
پرش طول
پرش سه‌گام
پرش ارتفاع
پرش بانیزه
پرتاب وزنه
پرتاب دیسک
پرتاب چکش
پرتاب نیزه
پنجگانه زنان
هفتگانه
دهگانه
  • رشته‌هایی که مورب نوشته شده فقط در قهرمانی جهان داخل سالن برگزاری می‌شوند


مسابقات جاده[ویرایش]

دوهای جاده‌ای مسابقاتی هستند که در جاده‌های آزاد برگزار می‌شوند و گاه در پیست پایان می‌پذیرند. این مسابقات در مسافت‌های مختلف و معمولا در رشته‌های استقامتی (۵ کیلومتر به بالا) برگزار می‌شوند. دوهای جاده‌ای از محبوب‌ترین ورزش‌ها هستند که دوندگان بسیاری از جمله ورزشکاران حرفه‌ای، آماتور و همینطور ورزشکاران تفننی را به خود جذب می‌کنند. مسابقات دو جاده‌ای را برای هر مسافتی می‌توان برگزار کرد اما مسافت‌های معمول ۵ کیلومتر، ۱۰ کیلومتر، نیمه‌ماراتن (۲۱٫۰۹۷۵ کیلومتر) و ماراتن (۴۲٫۱۹۵ کیلومتر) هستند. ماراتن تنها مسابقه دو جاده است که در المپیک و قهرمانی جهان برگزار می‌گردد و با اتمام این رشته المپیک پایان می‌یابد. البته بخش پایانی ورزش سه‌گانه هم از دو ۱۰ کیلومتر جاده تشکیل می‌شود. پنج تورنمنت معتبر ماراتن دنیا هر ساله در شهرهای برلین، لندن، بوستون، نیویورک و شیکاگو برگزار می‌شوند.

دو صحرانوردی[ویرایش]

نوشتار اصلی: دو صحرانوردی

دو صحرانوردی طبیعی‌ترین بخش دوومیدانی است که در فضای آزاد و بر روی عوارض طبیعی زمین بر‌گزار می‌شود. مسابقات دو صحرانوردی معمولاً در فصل پائیز و زمستان و در مسافت‌های ۴ تا ۱۲ کیلومتری بر‌گزار می‌شود و مسیر آن معمولاً شامل علفزار و زمین‌های خاکی با عبور از درختزارها و دشت‌های باز و تپه‌های با شیب ملایم می‌شود. مهمترین مسابقه این رشته ورزشی قهرمانی دو صحرانوردی جهان است که از سال ۱۹۷۳ هر سال توسط اتحادیه بین‌المللی فدراسیون‌های دو و میدانی بر‌گزار می‌شود.

مسابقات پیاده‌روی[ویرایش]

نوشتار اصلی: مسابقه پیاده‌روی

مسابقات پیاده‌روی معمولا بر روی جاده و گاهی بر روی پیست، برگزار می‌شود. پیاده‌روی تنها رشته دوومیدانی است که داورانی بر روی اجرای تکنیک ورزشکاران نظارت دارند. همواره یکی از پاهای پیاده‌روها باید با زمین تماس داشته باشد و پای جلوی آنها باید صاف باشد و از زانو شکسته نشود. مسابقات پیاده‌روی هم در مسافت‌های مختلفی برگزار می‌شود. در المپیک مردان در دو مسافت ۲۰ کیلومتر و ۵۰ کیلومتر و زنان در مسافت ۲۰ کیلومتر مسابقه می‌دهند.


سین تیا کشیشیان